جدول جو
جدول جو

معنی صد - جستجوی لغت در جدول جو

صد
برگرداندن، منع کردن، بازداشت
تصویری از صد
تصویر صد
فرهنگ فارسی عمید
صد
عدد ۱۰۰، ده ده تا. اصل این کلمه با سین است، زیرا در کلمات فارسی صاد نیست
تصویری از صد
تصویر صد
فرهنگ فارسی عمید
صد
(تَ نِ ءَ)
برگردانیدن. (ترجمان علامۀ جرجانی) (دهار). بگردانیدن. بگشتن. (تاج المصادر بیهقی). بگردیدن و بگردانیدن. (مصادر زوزنی). اعراض کردن. (منتهی الارب). بازداشتن. منع. صرف. بثر:
خورشید چون نبرده حبیبی که با حبیب
گاهیش وصل و صلح و گهی جنگ و صدبود.
منوچهری
لغت نامه دهخدا
صد
(صَ)
عدد معروف لفظ فارسی است، در اصل به سین مهمله بوده است، قدما بجهت رفع اشتباه بکلمه دیگر که سد باشد بمعنی حائل و مانع، اسم عدد را به صاد نوشتند. (غیاث اللغات). نمایندۀ آن در ارقام هندی 100 و در حساب جمل ق باشد و به عربی مائه. (منتهی الارب). عدد پس از نود و نه و پیش از صد و یک. تذریف، فزون آمدن بر صد. (منتهی الارب) :
ای آنکه من از عشق تو اندر جگر خویش
آتشکده دارم صد و بر هر مژه ای ژی.
رودکی.
ز بالا فزون است ریشش رشی
تنیده در او خانه صد دیوپای.
معروفی.
از صد هزار دوست یکی دوست دوست نی
وز صد هزار مرد یکی مرد مرد نی.
شاکربخاری.
نشسته به صد خشم در کازه ای
گرفته بچنگ اندرون بازه ای.
خجسته.
به صد کاروان اشتر سرخ موی
همه هیزم آورد پرخاشجوی.
فردوسی.
از دل و پشت منار ری برآید صد تراک
کز زه عالی کمان خسرو آید یک ترنگ.
عسجدی.
چو آمد بر میهن و مان خویش
ببردش به صد لابه مهمان خویش.
اسدی.
ما را چه از این گر همه کس بد بیند
هر عیب که در ما بود او صد بیند.
عمادی شهریاری.
، و این عدد افادۀ تکثیر کند: صدبار، صدپاره، صدپر، صدپایه، صدتو، صدچراغ، صدچشمه، صددله، صدرو.
- امثال:
صد رحمت به کفن دزد اولی، یعنی اولی انصافش بیشتر بود.
دوصد من استخوان خواهد که صد من باربردارد.
نظیر:
کار هر بز نیست خرمن کوفتن
گاو نر میخواهد و مرد کهن.
رجوع به امثال و حکم دهخدا شود.
چونکه صد آمد نود هم پیش ماست
عالی واجد مرتبۀ سافل است با زیاده:
نام احمد نام جمله انبیاست
چونکه صد آمد نود هم پیش ماست.
مولوی.
یکی بر صد آید نه صد بر یکی. (مجموعۀ امثال هند). یعنی جزء تابع کل است نه برعکس
لغت نامه دهخدا
صد
(صَ دِنْ)
تشنه. (قطر المحیط) (منتهی الارب). از صدی ناقص یائی است
لغت نامه دهخدا
صد
(صُدد)
کوه. (منتهی الارب) (مهذب الاسماء) ، ناحیۀ وادی و جانب آن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
صد
عدد معروف لفظ فارسی است، ده ده تا، عدد 100
تصویری از صد
تصویر صد
فرهنگ لغت هوشیار
صد
((صَ دّ))
برگردانیدن، اعراض کردن، دوری کردن
تصویری از صد
تصویر صد
فرهنگ فارسی معین
صد
((صَ))
ده برابر ده (100)، خیلی زیاد، تا یه غاز بی ارزش، مبتذل، پاره چاک چاک، پاره پاره، البته به طور حتم، مسلماً، قطعاً
تصویری از صد
تصویر صد
فرهنگ فارسی معین
صد
سد
تصویری از صد
تصویر صد
فرهنگ واژه فارسی سره

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از صدیقا
تصویر صدیقا
(پسرانه)
نام آخرین تن از سلسله یهود
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صدیقه
تصویر صدیقه
(دخترانه)
بسیار راستگو، بسیار درستکار، مؤنث صدیق، لقب عایشه همسر پیامبر (ص)، لقب حضرت مریم (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صدپر
تصویر صدپر
(دخترانه)
گل سرخ
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صدرا
تصویر صدرا
(پسرانه)
بالا برنده، ارج دهنده، مرکب از صدر (عربی به معنای بالا) + الف فاعلی (فارسی)، نام حکیم محمدبن ابراهیم بن یحیی شیرازی معروف به ملاصدرا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صدرالدین
تصویر صدرالدین
(پسرانه)
دارای برتری دین، مقدم و پیشوای دین
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صدران
تصویر صدران
(پسرانه)
صدر (عربی) + ان (فارسی) رؤسا و بزرگان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صدف
تصویر صدف
(دخترانه)
نوعی جانور نرم تن که قدما اعتقاد داشتند اگر قطره باران در آن جا بگیرد به مروارید تبدیل می شود، نام سه ستاره به شکل مثلث
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صداقت
تصویر صداقت
(دخترانه و پسرانه)
راستی و درستی، دوستی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صدا
تصویر صدا
(دخترانه)
انعکاس صوت، پژواک
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صدوق
تصویر صدوق
(پسرانه)
راستگو، صدیق، دوست
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صدیده
تصویر صدیده
(پسرانه)
مهم
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صدیق
تصویر صدیق
(پسرانه)
بنده خالص خداوند، بسیار راستگو و درستکار، لقب حضرت یوسف (ع) پسر یعقوب (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از صدای اپتیک
تصویر صدای اپتیک
صدای اپتیک (Optical Sound) به یک فرم پخش صوت در فیلم های سینمایی گفته می شود که به وسیلهٔ نور و اپتیک پخش می شود. در این سیستم، صدا به صورت اپتیکی روی کره ی فیلم ضبط می شود و در زمان پخش، با استفاده از یک پروژکتور و لجنزهای ویژه، به صورت صوت تبدیل می شود. این روش پخش صدا برای فیلم های سینمایی قدیمی استفاده می شد و در برخی موارد هنوز هم استفاده می شود، اما با گسترش فناوری های دیجیتال، استفاده از صداهای دیجیتال معمول تر شده است.
عملکرد صدای اپتیک:
1. ضبط صدا : در فرآیند تولید فیلم، صدای مورد نظر بر روی کره فیلم به وسیلهٔ یک پهنه نوری و نوکلیس (یک پهنه نوری با قطر زیاد) ضبط می شود. در اینجا، فرکانس های صوتی به گونه ای تبدیل می شوند که می توانند توسط سیستم پخش فیلم خوانده شوند.
2. پخش صدا : هنگامی که فیلم در یک پروژکتور پخش می شود، لجنز های خاصی به کمک یک سیگنال نوری بر روی نوار صدای اپتیک کره فیلم خوانده می شوند. این سیگنال نوری باعث تولید صدا متناسب با صوت ضبط شده می شود و توسط بلندگوهای پروژکتور به تماشاگر منتقل می شود.
3. کیفیت صدا : صدای اپتیکی به طور کلی کیفیت پایین تری نسبت به فرمت های دیجیتالی دارد، اما در اوایل دوره های سینمایی، این تکنولوژی از اهمیت زیادی برخوردار بوده است. با پیشرفت فناوری، استفاده از فرمت های صوتی دیجیتالی نظیر Dolby Digital و DTS در سینماها و تجربه های سینمای خانگی معمول تر شده است.
به طور کلی، صدای اپتیک یکی از روش های اولیه پخش صدا در فیلم های سینمایی بوده است که با گذر زمان به دلیل تکنولوژی های دیجیتال جای خود را به تازه ترین روش ها داده است.
سیگنالی است که درحاشیه ی نوار فیلم به صورت یک رشته خطوط نوری و زیگزاگ شکل ثبت شده و هنگام نمایش توسط یک چشم الکتریکی به صدا تبدیل میشود.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از صدای سر صحنه
تصویر صدای سر صحنه
صدابرداری سرصحنه ی همزمان با فیلمبرداری است. این شیوه مشکلات خاص خودش را دارد اما بسیار طبیعی تر از شیوه ی دوبله است که صدابرداری پس از فیلمبرداری و در استودیو انجام می گیرد.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از صدای واقعی
تصویر صدای واقعی
صدای واقعی (Real Sound) صدایی که منبع تولید آن در تصویر دیده می شود، مانند صحبت آدمهایی که می بینیم و صدای پارس سگی در همان نزدیکی آنها.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از صداگذاری
تصویر صداگذاری
صداگذاری (Sound Design) در فیلم سازی به تمام فرآیندهایی اطلاق می شود که مربوط به صدا در یک فیلم هستند، از جمله ضبط صدا، افکت های صوتی، میکس و مونتاژ صدا، افزودن موسیقی پس زمینه و دیالوگ ها، به منظور ایجاد تجربه ی صوتی ارگانیک و جذاب برای بیننده است. این فرآیندها با هم ترکیب می شوند تا احساسات، جو و حس محیط فیلم را تقویت کنند و باعث بهبود تجربه ی تماشاگر شوند.
مراحل مهم صداگذاری در فیلم:
1. ضبط صدا (Sound Recording) :
- ضبط صدا شامل ضبط دیالوگ های بازیگران، صدای محیط و هرگونه صدایی که در فیلم نیاز است می شود. این فرآیند معمولاً در هنگام فیلمبرداری انجام می شود.
2. افکت های صوتی (Sound Effects) :
- افکت های صوتی شامل صداهای محیطی، صداهای خاص (مانند صدای باد، باران، صدای آتش، انفجار و غیره) و هرگونه صدایی که برای ایجاد حساسیت و واقعیت در فیلم نیاز است، می باشد.
3. میکس و مونتاژ صدا (Sound Mixing and Editing) :
- میکس صدا به مرحله ای اشاره دارد که در آن صداهای مختلف شامل دیالوگ ها، موسیقی، افکت های صوتی و صداهای محیطی با هم ترکیب می شوند و به نسبت مناسبی تنظیم می شوند تا یک تجربه ی صوتی همگن و جذاب برای تماشاگر ایجاد شود.
4. موسیقی پس زمینه (Background Music) :
- افزودن موسیقی پس زمینه که معمولاً احساسات و مضمون فیلم را تقویت می کند و به تنظیمات مختلف فیلم اضافه می شود. انتخاب موسیقی مناسب و تطبیق آن با حالت هر صحنه از جمله وظایف مهم موسیقی پس زمینه است.
5. میکس فرمت های صوتی (Audio Format Mixing) :
- در این مرحله، صداها برای مخاطب نهایی به یک فرمت خاص می رسند، که می تواند از جمله یکی از گام های مهم در تولید نهایی باشد
ضبط گفت و گوها و صداهای گوناگون و سپس در هم آمیختن آنها بعد از اتمام فیلم برداری. این کار در مورد صحنه هایی که ضبط سر صحنه با اشکال رو به روست، یا افزودن صدا در مرحله بعد از فیلم برداری آسان تر است، انجام می شود. دوبله فیلم هم از همین مورد است.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از صداگذاری خارج از صحنه
تصویر صداگذاری خارج از صحنه
صدای خارج از تصویر یا صداگذاری خارج از صحنه (Off-Screen Sound) در زمینه سینما و تلویزیون به صدایی اشاره دارد که منبع آن در تصویر دیده نمی شود، اما شنیده می شود. این صداها می توانند شامل دیالوگ ها، موسیقی، یا افکت های صوتی باشند که به طور مستقیم در داستان فیلم یا سریال نقش دارند اما منبع آنها در کادر تصویر حضور ندارد. این تکنیک اغلب برای ایجاد حس تعلیق، پیشبرد داستان یا ایجاد اتمسفر خاص استفاده می شود.
از جمله مثال های رایج می توان به صدای گفتگوهای بین شخصیت ها که در اتاق دیگری هستند، یا صدای باد و باران در حالی که تصویر داخلی است، اشاره کرد. این تکنیک به فیلم سازان امکان می دهد تا بدون نشان دادن همه چیز، اطلاعات و حس های مختلف را به بیننده منتقل کنند.
صدایی که هم زمان با نمایش صحنه ای شنیده می شود، با آن ارتباط دارد، اما در آن لحظه از دهان هیچ یک از شخصیت های فیلم بیرون نمی آید. صدای خارج از تصویر ممکن است از منابع زیر تامین شود: 1- راوی فیلم مستند.2- راوی در فیلم های داستانی که فیلم را روایت می کند.3- راوی اول شخص که خود در صحنه حضور دارد، اما در تصویر حرف نمی زند و خارج از تصویر، آن صحنه را تفسیر می کند.4- شخصیتی که صدایش را در رویاهای شخصیت دیگری می شنویم، برای مثال موقعی که نامه او خوانده می شود
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از صدای خارج از تصویر
تصویر صدای خارج از تصویر
صدای خارج از تصویر یا صداگذاری خارج از صحنه (Off-Screen Sound) در زمینه سینما و تلویزیون به صدایی اشاره دارد که منبع آن در تصویر دیده نمی شود، اما شنیده می شود. این صداها می توانند شامل دیالوگ ها، موسیقی، یا افکت های صوتی باشند که به طور مستقیم در داستان فیلم یا سریال نقش دارند اما منبع آنها در کادر تصویر حضور ندارد. این تکنیک اغلب برای ایجاد حس تعلیق، پیشبرد داستان یا ایجاد اتمسفر خاص استفاده می شود.
از جمله مثال های رایج می توان به صدای گفتگوهای بین شخصیت ها که در اتاق دیگری هستند، یا صدای باد و باران در حالی که تصویر داخلی است، اشاره کرد. این تکنیک به فیلم سازان امکان می دهد تا بدون نشان دادن همه چیز، اطلاعات و حس های مختلف را به بیننده منتقل کنند.
صدایی که هم زمان با نمایش صحنه ای شنیده می شود، با آن ارتباط دارد، اما در آن لحظه از دهان هیچ یک از شخصیت های فیلم بیرون نمی آید. صدای خارج از تصویر ممکن است از منابع زیر تامین شود: 1- راوی فیلم مستند.2- راوی در فیلم های داستانی که فیلم را روایت می کند.3- راوی اول شخص که خود در صحنه حضور دارد، اما در تصویر حرف نمی زند و خارج از تصویر، آن صحنه را تفسیر می کند.4- شخصیتی که صدایش را در رویاهای شخصیت دیگری می شنویم، برای مثال موقعی که نامه او خوانده می شود
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از صدای کانترپوینت
تصویر صدای کانترپوینت
صدای کنترپوئن یا صدای کانترپوینت (Counterpoint Sound) در زمینه سینما و تلویزیون به صدایی اشاره دارد که به جای تقویت تصویر، با آن در تضاد یا در مقابل آن عمل می کند. این تکنیک اغلب برای ایجاد تأثیرات خاص، نشان دادن تناقض یا تقویت پیام های زیرمتنی در یک صحنه استفاده می شود.
نمونه های کاربرد صدای کنترپوئن:
1. تضاد با تصاویر خشونت آمیز:
- در یک صحنه جنگ یا خشونت، به جای استفاده از صداهای خشن و پر سروصدا، از موسیقی آرام و ملایم استفاده شود تا تأثیر صحنه را بیشتر کند و احساس ناخوشایندی در بیننده ایجاد کند.
2. ایجاد طنز یا کمدی:
- استفاده از موسیقی شاد و پرانرژی در صحنه هایی که اتفاقات ناخوشایند یا مضحک رخ می دهد، می تواند به تقویت جنبه طنز یا هزل آن صحنه کمک کند.
3. تعمیق کاراکترها یا فضاها:
- صدای نریشن (روایت) که احساسات یا افکار درونی شخصیت ها را بیان می کند، در حالی که تصویر چیز دیگری را نشان می دهد، می تواند به تعمیق فهم مخاطب از شخصیت یا فضا کمک کند.
4. ایجاد حس نگرانی یا تنش:
- استفاده از صداهایی که با آنچه در تصویر دیده می شود، در تضاد هستند، می تواند حس نگرانی یا تنش را در بیننده تقویت کند. مثلاً در یک صحنه آرام، صدای دور دست یک خطر می تواند به این حس کمک کند.
این تکنیک به کارگردان ها و طراحان صدا امکان می دهد تا با بازی با انتظارات بیننده، تجربه ای پیچیده تر و غنی تر از لحاظ احساسی ایجاد کنند.
صدا یا موسیقی که با تصویر روی پرده در تضاد است، برای ایجاد احساسی استعاری. برای مثال مارش جنگ که بر روی تصویری از یک مجلس مهمانی پخش شود، این مارش، احساس نابودی، ناامنی و ناامیدی ایجاد می کند.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از صدای کنترپوئن
تصویر صدای کنترپوئن
صدای کنترپوئن یا صدای کانترپوینت (Counterpoint Sound) در زمینه سینما و تلویزیون به صدایی اشاره دارد که به جای تقویت تصویر، با آن در تضاد یا در مقابل آن عمل می کند. این تکنیک اغلب برای ایجاد تأثیرات خاص، نشان دادن تناقض یا تقویت پیام های زیرمتنی در یک صحنه استفاده می شود.
نمونه های کاربرد صدای کنترپوئن:
1. تضاد با تصاویر خشونت آمیز:
- در یک صحنه جنگ یا خشونت، به جای استفاده از صداهای خشن و پر سروصدا، از موسیقی آرام و ملایم استفاده شود تا تأثیر صحنه را بیشتر کند و احساس ناخوشایندی در بیننده ایجاد کند.
2. ایجاد طنز یا کمدی:
- استفاده از موسیقی شاد و پرانرژی در صحنه هایی که اتفاقات ناخوشایند یا مضحک رخ می دهد، می تواند به تقویت جنبه طنز یا هزل آن صحنه کمک کند.
3. تعمیق کاراکترها یا فضاها:
- صدای نریشن (روایت) که احساسات یا افکار درونی شخصیت ها را بیان می کند، در حالی که تصویر چیز دیگری را نشان می دهد، می تواند به تعمیق فهم مخاطب از شخصیت یا فضا کمک کند.
4. ایجاد حس نگرانی یا تنش:
- استفاده از صداهایی که با آنچه در تصویر دیده می شود، در تضاد هستند، می تواند حس نگرانی یا تنش را در بیننده تقویت کند. مثلاً در یک صحنه آرام، صدای دور دست یک خطر می تواند به این حس کمک کند.
این تکنیک به کارگردان ها و طراحان صدا امکان می دهد تا با بازی با انتظارات بیننده، تجربه ای پیچیده تر و غنی تر از لحاظ احساسی ایجاد کنند.
صدا یا موسیقی که با تصویر روی پرده در تضاد است، برای ایجاد احساسی استعاری. برای مثال مارش جنگ که بر روی تصویری از یک مجلس مهمانی پخش شود، این مارش، احساس نابودی، ناامنی و ناامیدی ایجاد می کند.
فرهنگ اصطلاحات سینمایی
تصویری از صداقت
تصویر صداقت
رو راستی، راستگویی، راستی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از صدا
تصویر صدا
آوا، سدا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از صدف
تصویر صدف
گوش ماهی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از صدمه
تصویر صدمه
گزند
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از صدمه دیده
تصویر صدمه دیده
آسیب دیده
فرهنگ واژه فارسی سره