معنی صدران
- صدران(پسرانه)
- صدر (عربی) + ان (فارسی) رؤسا و بزرگان
واژههای مرتبط با صدران
ادران
- ادران
- چرکینی، خشک شدن
پدران
- پدران
- آباء
جدران
- جدران
- جمع جدر، دیواره ها جمع جدار دیوارها، جمع جدر دیوارها
صدیان
- صدیان
- تشنه مرد
صدگان
- صدگان
- نادرست نویسی سدگان
صردان
- صردان
- جمع صرد، کاک ها شیر گنجشگ ها دو رگ زیر زبان
جدران
- جدران
- جدارها، دیوارها، جمعِ واژۀ جدار
بدران
- بدران
- گیاهی مانند ترب و بسیار بدبو، گندگیاه،
برای مِثال عیب بدران مکن و هرچه بُوَد نیکو بین / که به صحرای جهان هیچ نروید بیکار (بسحاق اطعمه - مجمع الفرس - بدران)
صدگان
- صدگان
- سومین عدد از سمت راست در اعداد طبیعی، واحد اندازه گیری وزن، برابر با صد درم یا نیم من تبریز
