صباحت خوب رو شدن، صاحب جمال شدن، خوب رویی، زیبایی، خوشگلی، جمال ادامه... خوب رو شدن، صاحب جمال شدن، خوب رویی، زیبایی، خوشگلی، جمال تصویر صباحت فرهنگ فارسی عمید
صباحت خوبروئی و سفیدی رنگ انسان، زیبائی ادامه... خوبروئی و سفیدی رنگ انسان، زیبائی تصویر صباحت فرهنگ لغت هوشیار
صباحت((صَ حَ)) زیبا شدن، نیکوروی شدن، زیبایی ادامه... زیبا شدن، نیکوروی شدن، زیبایی تصویر صباحت فرهنگ فارسی معین
صباحت جمال، خوبرویی، خوشگلی، زیبایی، وجاهت، حوری، سپیدروییمتضاد: زشتی، ملاحت ادامه... جمال، خوبرویی، خوشگلی، زیبایی، وجاهت، حوری، سپیدروییمتضاد: زشتی، ملاحت فرهنگ واژه مترادف متضاد