- شیزی
- پارسی تازی گشته شیز شز (آبنوس)
معنی شیزی - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ظرف سفالی یا سنگی استوانه ای شکل که در آن آبگوشت درست می کنند
کیمیا
تیزبودن تندبودن مقابل کندی، حدت طعم (فلفل زنجبیل و غیره)، زنجبیل، یکی ازآهنگهای موسیقی. یا تیزی با خرز. پرده ایست از موسیقی قدیم. یاتیزی راست. نغمه ایست ازموسیقی قدیم گردانیه
مقعد، دبر، نشین
گروهی هوا خواه علی علیه السلام
علمی است که در آن از خواص اجسام طبیعی و تغییرات عمیق گوهرها و عناصر بحث می شود
سالاری شیوایی رهبری مینوی، از پیروان شیخیه
علمی که در خواص مواد، تجزیه و ترکیب و اثر آن ها در یکدیگر بحث می کند
شیمی آلی: در علم شیمی قسمتی از شیمی که دربارۀ کربن یعنی درمورد مواد اولیۀ حیوانی و گیاهی بحث می کند، شیمی کربن
شیمی آلی: در علم شیمی قسمتی از شیمی که دربارۀ کربن یعنی درمورد مواد اولیۀ حیوانی و گیاهی بحث می کند، شیمی کربن
ظرف سفالی یا سنگی استوانه شکل که در آن آبگوشت طبخ می کنند
لغزندگی لغزانی، لزجی چسبندگی
مازو
انتهای روده راست که به مقعد می رسد
پیزی کاری را نداشتن: جرئت یا عرضه انجام دادن کاری را نداشتن
پیزی کاری را نداشتن: جرئت یا عرضه انجام دادن کاری را نداشتن
ظرف سفالین یا سنگی که در آن معمولاً آبگوشت پزند
علمی است که موضوع آن خواص ماده، ترکیب، تجزیه و تأثیر آنهاست
شیعه مذهب
مقعد، دبر
Keenness, Acuteness, Incisiveness, Sharpness
Milky
острота , проницательность
молочный
Schärfe, Scharfsinn
milchig
гострота
молочний
ostrość, przenikliwość
mleczny
尖锐 , 敏锐 , 锐度
acuidade, incisividade, perspicácia, nitidez
leitoso
acutezza, incisività, nitidezza
lattiginoso
agudeza, incisividad
lechoso