- شیرکچی
- صاحب شیر خانه، صاحب میخانه
معنی شیرکچی - جستجوی لغت در جدول جو
- شیرکچی
- صاحب میخانه، عرق فروش، خادم میخانه، صاحب شیره کش خانه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
صاحب شیره خانه، صاحب میخانه
مامور وصول مالیت
دروازه بان (پرده دار) دروازه بان
هر چیز که مزه قند و شکر و نبات دهد مقابل تلخی و ترشی، خوردنیهایی که با شکر و روغن و آرد یا مواد دیگر باقسام مختلف سازند حلوا
منسوب به شیراز از مردم شیراز، لهجه مردم شیراز
به رنگ سفید متمایل به زرد، نوعی پارچه به رنگ سفید متمایل به زرد و دارای گل و بوته که از آن شال و عمامه درست می کردند
در دورۀ ایلخانان مغول، مامور وصول مالیات
ترکی پاسپا (گویش گیلکی) نگهبان مراقب پاسدار: (شاهزاده از آن غافل افتاد که در آن شب اضداد او کشیکچی اند و محتمل است که دروب دولتخانه مسدود ساخته)
باجگیر، راه دار، بازگیر
دروازه بان
هرچیز که مزه قند و شکر و نبات دهد، مقابل تلخی و ترشی، خوردنی هایی که با شکر و روغن و آرد یا مواد دیگر به اقسام مختلف بسازند
جوان دلیر و شجاع
مقابل تلخی، مزۀ شکر، از چهار مزۀ اصلی، خوراکی که از شکر، آرد، تخم مرغ، روغن و مواد دیگرتهیه شود
Lusciousness, Sweetness
сладость , сладость
Zartheit, Süße
солодкість , солодкість
słodycz
doçura
dolcezza
dulzura
douceur
zoetheid
मीठापन , मिठास
manisnya
لذاذةٌ , حلاوةٌ
מִתּוּק , מְתוּקוּת
美味 , 甜美
甘美 , 甘さ
tatlılık