آنکه چهره ای چون چهره شاه دارد، نام یکی از اعیان ایرانی در زمان یزگرد پادشاه ساسانی، نام زنی زیبا در منظومه ویس و رامین، از شخصیتهای شاهنامه، نام موبدی دانا و اداره کننده ایران در زمان کودکی شاپور ذوالاکتاف پادشاه ساسانی
آنکه چهره ای چون چهره شاه دارد، نام یکی از اعیان ایرانی در زمان یزگرد پادشاه ساسانی، نام زنی زیبا در منظومه ویس و رامین، از شخصیتهای شاهنامه، نام موبدی دانا و اداره کننده ایران در زمان کودکی شاپور ذوالاکتاف پادشاه ساسانی
ماده ای شیمیایی و سفید رنگ که در تهیۀ باروت به کار می رود، زمینی که در آن نمک و این ماده باشد، کنایه از ویژگی زمینی که نتوان در آن کشت و کار کرد، بی حاصل شورۀ سر: در پزشکی پوسته های ریز که به واسطۀ قارچ های کچلی یا عارضۀ دیگر از پوست سر جدا می شود و در لا به لای موها جا می گیرد
ماده ای شیمیایی و سفید رنگ که در تهیۀ باروت به کار می رود، زمینی که در آن نمک و این ماده باشد، کنایه از ویژگی زمینی که نتوان در آن کشت و کار کرد، بی حاصل شورۀ سر: در پزشکی پوسته های ریز که به واسطۀ قارچ های کچلی یا عارضۀ دیگر از پوست سر جدا می شود و در لا به لای موها جا می گیرد
شوربا. اصل این ترکیب شوربا، ’شور’ به اضافۀ ’با’است و ’با’ در فارسی بمعنی آش است... شوربا بدین ترتیب لغهً بمعنی آش است که چاشنی خاص یا اجزاء اضافی نداشته باشد و به ساده ترین صورت ممکن (فقط با افزودن نمکی) پخته شود. چنین آشی برای مردم بیمار و کسانی که دستور پرهیز دارند پخته می شود و به بیمزگی معروف است، کنایه از غذای بیمزه و یا وارفته و غیرقابل اکل، کنایه از مردم بی نمک و بی مزه و وارفته است. (از فرهنگ عامیانۀ جمال زاده). - شلم شوروا، شلم شوربا، معنی اصلی آن ’آش شلغم’ است و به معنی چیز درهم ریخته و نامنظم و شلوغ و بی معنی و بی ربط است: در تجدید و تجدد واشد ادبیات شلم شوروا شد. ایرج میرزا. (از فرهنگ عامیانۀ جمال زاده). و رجوع به شوربا شود
شوربا. اصل این ترکیب شوربا، ’شور’ به اضافۀ ’با’است و ’با’ در فارسی بمعنی آش است... شوربا بدین ترتیب لغهً بمعنی آش است که چاشنی خاص یا اجزاء اضافی نداشته باشد و به ساده ترین صورت ممکن (فقط با افزودن نمکی) پخته شود. چنین آشی برای مردم بیمار و کسانی که دستور پرهیز دارند پخته می شود و به بیمزگی معروف است، کنایه از غذای بیمزه و یا وارفته و غیرقابل اکل، کنایه از مردم بی نمک و بی مزه و وارفته است. (از فرهنگ عامیانۀ جمال زاده). - شلم شوروا، شلم شوربا، معنی اصلی آن ’آش شلغم’ است و به معنی چیز درهم ریخته و نامنظم و شلوغ و بی معنی و بی ربط است: دَرِ تجدید و تجدد واشد ادبیات شلم شوروا شد. ایرج میرزا. (از فرهنگ عامیانۀ جمال زاده). و رجوع به شوربا شود
جسمی است سفید رنگ و شکننده و قابل حل در آب که ترکیبی است از پتاسیم و نیتروژن و اکسیژن. در صنایع شیشه سازی و باروت سازی از آن استفاده می کنند، پوسته های سفید رنگ و ریزی در موی سر
جسمی است سفید رنگ و شکننده و قابل حل در آب که ترکیبی است از پتاسیم و نیتروژن و اکسیژن. در صنایع شیشه سازی و باروت سازی از آن استفاده می کنند، پوسته های سفید رنگ و ریزی در موی سر