جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با شورم

شورم

شورم
کوه جبل: چو برداری میان شورم آواز مر آواز ترا پاسخ دهد باز. (ویس و رامین)
فرهنگ لغت هوشیار

شورم

شورم
کوه، جبل، برای مِثال چو برداری میان شورم آواز / مر آواز تو را پاسخ دهد باز (فخرالدین اسعد - ۱۱۸)
شورم
فرهنگ فارسی عمید

شورم

شورم
کوه. جبل. (ناظم الاطباء) (از برهان). کوه باشد... و اعراب آن یقین نیست. (انجمن آرا) :
چو برداری میان شورم آواز
مر آواز تو را پاسخ دهد باز.
(ویس و رامین).
دل ویسه بسی سختر ز شورم
ز خوی بد همی ماند به کژدم.
(ویس و رامین).
، مرکب تحریر، سیاهی، مداد، بهی و سفرجل. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

خورم

خورم
بردیدن شکافتن، سوراخ کردن (گوشی یا بینی و غیره)، اسقاط حرف اول (فعولن) یا (مفاعلتن) تا (عولن) و (فاعلتن) بماند، جمع خروم
فرهنگ لغت هوشیار