گیاهی است که بیخش سطبرو برگش سیاه می باشد و به سرخی مائل است، معرب آن شنجار است و به عربی شجرهالدم خوانند. (از برهان) (از جهانگیری) (از رشیدی) (از آنندراج). معرب آن شنجار است. (منتهی الارب) (از انجمن آرا). نباتی است برگ آن مزغب خشن تیزاطراف و خاردار مایل به سیاهی و رنگ آن در تابستان سرخ میشود و رنگ چوب آن مثل رنگ خون که دست را به لمس رنگین میسازد. (از فرهنگ نظام). کحلاء. حمیراء. رجل الحمام. خالوما. خس الحمار. تانیست. انقلیا. قالقس. رجل الحمار. اباحلسا. فیلیوس. (از یادداشت مؤلف) (از تاج العروس در لغت شنجار). چوب خو. (الابنیه عن حقایق الادویه). شنگار المصنوعه، لحام الذهب است. (فهرست مخزن الادویه) : خس الحمار، شنگار که نباتی است. (منتهی الارب). هوه چوبه. (از فرهنگ فارسی معین)
گیاهی است که بیخش سطبرو برگش سیاه می باشد و به سرخی مائل است، معرب آن شنجار است و به عربی شجرهالدم خوانند. (از برهان) (از جهانگیری) (از رشیدی) (از آنندراج). معرب آن شنجار است. (منتهی الارب) (از انجمن آرا). نباتی است برگ آن مزغب خشن تیزاطراف و خاردار مایل به سیاهی و رنگ آن در تابستان سرخ میشود و رنگ چوب آن مثل رنگ خون که دست را به لمس رنگین میسازد. (از فرهنگ نظام). کحلاء. حمیراء. رجل الحمام. خالوما. خس الحمار. تانیست. انقلیا. قالقس. رجل الحمار. اباحلسا. فیلیوس. (از یادداشت مؤلف) (از تاج العروس در لغت شنجار). چوب خو. (الابنیه عن حقایق الادویه). شنگار المصنوعه، لحام الذهب است. (فهرست مخزن الادویه) : خس الحمار، شنگار که نباتی است. (منتهی الارب). هوه چوبه. (از فرهنگ فارسی معین)
انگاشتن، پسوند متصل به واژه به معنای انگارنده مثلاً سهل انگار، گویی، به نظر می رسد، بپندار، تصور کن انگار کردن: پندار کردن، فرض کردن، گمان کردن، خیال کردن انگارنه انگار: هنگامی گفته می شود که شخصی خود را ناآگاه جلوه می دهد و اتفاقی را نادیده می گیرد
انگاشتن، پسوند متصل به واژه به معنای انگارنده مثلاً سهل انگار، گویی، به نظر می رسد، بپندار، تصور کن انگار کردن: پندار کردن، فرض کردن، گمان کردن، خیال کردن انگارنه انگار: هنگامی گفته می شود که شخصی خود را ناآگاه جلوه می دهد و اتفاقی را نادیده می گیرد
ماده ای سمّی به رنگ سبز که از عمل اسید استیک در سطح مس به وجود می آید، اکسید مس، زنگ آهن، زنجار، ژنگار، اکسید دو کوئیور زنگار معدنی: در علم شیمی زاج سبز
ماده ای سمّی به رنگ سبز که از عمل اسید استیک در سطح مس به وجود می آید، اکسید مس، زنگ آهن، زَنجار، ژَنگار، اَکسید دو کوئیور زنگار معدنی: در علم شیمی زاج سبز
تصور پندار، کارناتمام طرح انگاره، در ترکیب بمعنی (انگارنده) آید یعنی پندارنده تصور کننده: سهل انگار، فرض کن و آن بجای ادات تشبیه بکار رود گویی پنداری: (زن برادر انسان چنان رفتار میکند که انگار آدم عضو زائد خانواده و بحق او تعدی کرده است) (دشتی. فتنه) یا انگار نه انگار. موضوع را نادیده فرض کن، مثل اینکه هرگز نبود گویی وجود نداشت (در مورد نفی استعمال میشود)، یا انگارچیزی را کردن، از آن صرفنظر کردن
تصور پندار، کارناتمام طرح انگاره، در ترکیب بمعنی (انگارنده) آید یعنی پندارنده تصور کننده: سهل انگار، فرض کن و آن بجای ادات تشبیه بکار رود گویی پنداری: (زن برادر انسان چنان رفتار میکند که انگار آدم عضو زائد خانواده و بحق او تعدی کرده است) (دشتی. فتنه) یا انگار نه انگار. موضوع را نادیده فرض کن، مثل اینکه هرگز نبود گویی وجود نداشت (در مورد نفی استعمال میشود)، یا انگارچیزی را کردن، از آن صرفنظر کردن
خرچنگ، جانوری است دوزیست با چنگال های بلند که به یک پهلو حرکت می کند، یکی از صورت های فلکی منطقه البروج، چهارمین برج از بروج دوازده گانه که خورشید تیرماه در این برج دیده می شود
خرچنگ، جانوری است دوزیست با چنگال های بلند که به یک پهلو حرکت می کند، یکی از صورت های فلکی منطقه البروج، چهارمین برج از بروج دوازده گانه که خورشید تیرماه در این برج دیده می شود