معنی شیگار - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با شیگار
شیگار
شیگار
کار فرمودن باشد بی اجرت و مزد، (برهان) (ناظم الاطباء) (فرهنگ جهانگیری)، کار فرمودن بی اجرت و مزد باشد، و این اصلی نیست بلکه یاء ممال الف است که همان شاگار است، (آنندراج)
لغت نامه دهخدا
سیگار
سیگار
برگ بریده یا خرد کرده توتون که معمولاً در کاغذ پیچیده شده و برای کشیدن دود آنرا بکار میبرند
فرهنگ لغت هوشیار
سیگار
سیگار
استوانۀ کاغذی کوچک محتوی توتون برای کشیدن و دود کردن
فرهنگ فارسی عمید
سیگار
سیگار
توتون ریز شده ای که در کاغذ نازکی لوله شده است و از انواع دخانیات به شمار آید، سیگارت
فرهنگ فارسی معین
شنگار
شنگار
گیاهی خاردار با برگ هایش سیاه یا قرمز تیره و ریشۀ سبز، خالوما
فرهنگ فارسی عمید
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.