جدول جو
جدول جو

معنی شلغمی - جستجوی لغت در جدول جو

شلغمی
(شَ غَ)
منسوب به شلغم. (یادداشت مؤلف) ، به شکل شلغم. شلجمی. (یادداشت مؤلف).
- کلاه شلغمی، نوعی کلاه مدور مشابه شکل شلغم: در هر وصلۀ زمین هنگامه ای بود مثل نخلبندان بارهای دولت و مسخرگان کلاه روباه و طاس بازان عرقچین و کلاه شلغمی و کنگره زنان... (دیوان نظام قاری ص 154). اگر آنجا شلغم بلغمی است اینجا کلاه شلغمی است. (دیوان نظام قاری ص 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بلغمی
تصویر بلغمی
مربوط به بلغم، خونسرد، بلغمی مزاج
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شلغم
تصویر شلغم
ریشۀ قهوه ای یا سفید رنگ گیاهی به همین نام که مصرف دارویی و خوراکی دارد، گیاهی یک ساله که این ریشه از آن به دست می آید، شلغم فرنگی، بوشاد، سلجم، شلجم، شلم، لفت، در علم زیست شناسی سیب زمینی سیب زمینی ترشی
فرهنگ فارسی عمید
(بَ غَ)
منسوب به بلغم. رجوع به بلغم و بلغمیه شود.
لغت نامه دهخدا
(شَ جَ)
منسوب به شلجم. به شکل شلجم. (یادداشت مؤلف) ، اگر دو قوس از دایره بر سطحی محیط شود که هر دو از نصف دایره طولشان بیشتر باشد و انحداب یا کوژی آن دو در دو جانب باشد آن شکل را شلجمی گویند. (فرهنگ فارسی معین). به شکل شلغم. قطع زاید. شکل کروی که دو قطب آن اندک فروشدگی دارد. (یادداشت مؤلف) ، مرواریدی است که پیرامون آن استداری عرضیانی مستوی باشد و فوق او به تقبیب و قاعده به استقامت مایل بود. (جواهرنامه)
لغت نامه دهخدا
(شَ لَ)
شلغمی. منسوب به شلم. منسوب به شلغم. (یادداشت مؤلف) :
شلمی آش میپزد بی بی.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
(شَ غَ)
ریشه گیاهی از طایفۀ خاجی شکل و مأکول ولذیذ و بیشتر در آشها داخل کنند. (ناظم الاطباء). گیاهی است از تیره صلیبیان که دارای ریشه غده ای محتوی مواد ذخیره ای می باشد. نباتی است دوساله، یعنی در سال دوم کشت گل میدهد. برگهایش سبز روشن و دارای موهای کوتاه است. شلغم از سرما عاجز نیست و گرمای زیادی هم برای نموّش لازم ندارد و چون دارای ویتامین C فراوان و املاح مفید برای بدن است، بهترین مادۀ غذایی بصورت سوپ یا آش برای اشخاصی که دچار گریپ یا سرماخوردگی شده اند می باشد. شالغم. شنجم. شلجم. عنقلی. عنقیلی. عنغلی. شلغم قمری. شملغ. شملخ. شلم. (از فرهنگ فارسی معین). شلجم. سلجم. شرجم. لفت. شلم. بوشاد. (یادداشت مؤلف). سلجم. (دهار) (منتهی الارب) :
درمکن در کرد شلغم پوز خویش
تا نگردد با تو او هم طبع و کیش.
مولوی.
تو پنداری که خرواریست شلغم.
سعدی.
در بیابان فقیر سوخته را
شلغم پخته به که نقرۀ خام.
سعدی (گلستان).
وآنکه را دستگاه و قوت نیست
شلغم پخته مرغ بریانست.
سعدی (گلستان).
گزر و شلغم و چندر، کلم و ترب و کدو
تره ها رسته تر و سبز بسان زنگار.
بسحاق اطعمه.
اگر آنجا شلغم بلغمی است اینجا کلاه شلغمی است. (دیوان نظام قاری ص 9).
- امثال:
حرام خوری آن هم شلغم، لااقل از گناهی که لذت آن کم است باید پرهیز کرد. (امثال و حکم دهخدا) (یادداشت مؤلف).
- شلغم روغنی، گونه ای شلغم که شباهت زیادی به منداب دارد ودانه های آن محتوی 30 درصد روغن است. مواد اندوختۀ ریشه این گونه شلغم، از شلغم معمولی کمتر است. شلغم بیابانی. (فرهنگ فارسی معین).
- شلغم شلغم زدن، شلغم شلغم گفتن. (آنندراج). بانگ شلغم شلغم کردن هنگام فروختن:
شلغم شلغم مزن که از تو
شلغم نخرند اهل ادراک.
شرف الدین شفایی (از آنندراج).
- شلغم صحرایی، خرزل. لوت بری. شلغم روغنی. شلغم بیابانی. (یادداشت مؤلف). رجوع به ترکیب شلغم روغنی شود.
- شلغم فرنگی، بیخ گیاهی است شبیه سیب زمینی. بوتۀ وی دارای شاخه های راست و بلند و گلهای زرد است و آن برای ساختن ترشی استعمال میشود. سیب زمینی ترشی. (فرهنگ فارسی معین)
لغت نامه دهخدا
خلمی پفالو درمی منسوب به بلغم کسی که فربه و پفالو است، ترشحات غلیظ از نوع بلغم
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته شلغمی از نگاره های هندسی منسوب به شلجم شلغمی، اگر دو قوس از دایره بر سطحی محیط شود که هر دو نصف از دایره طولشان بیشتر باشد، و انحداب یا کوژی آن دو در دو جانب باشد آن شکل را شلجمی گویند
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است از تیره صلیبیان که دارای ریشه ای غده یی محتوی مواد ذخیره ای می باشد نباتی است دو ساله یعنی در سال دوم کشت می شود گل وی دهد. برگهایش سبز روشن و دارای موهای کوتاه است. شلغم از سرما عاجز نیست و گرمای زیادی هم برای نموش لازم ندارد. و چون دارای ویتامین سی فراوان و املاح مفید برای بدن است بهترین ماده غذایی به صورت سوپ یا آش برای اشخاصی که دچار گریپ یا سرما خوردگی شده اند می باشد شالغم لفت بوشاد شملخ شلجم شنجم عنقلی شلیم عنقیلی عنغلی سلجم شلغم قمری. یا شلغم بیابانی. شلغم روغنی. گونه ای شلغم که شباهت زیادی به نداب دارد و دانه های آن محتوی 30 درصد روغن است. مواد اندوخته ریشه این گونه شلغم از شلغم معمولی کمتر است. شلغم بیابانی. یا شلغم فرنگی. بیخ گیاهی شبیه سیب زمینی. بوته وی دارای شاخه های راست و بلند و گاهای دراز است و آن برای ساختن ترشی استعمال می شود. سیب زمینی ترشی
فرهنگ لغت هوشیار
((شَ غَ))
گیاهی است از تیره صلبیان که دارای ریشه ای غده ای محتوی مواد ذخیره ای می باشد. دارای ویتامین C فراوان و املاح مفید برای بدن است
فرهنگ فارسی معین
دیدن شلغم پخته بهتر از خام بود. اگر بیند که شلغم از خود دور کرد، دلیل است که از غم و غصه و اندوه و گرفتاری برهد. جابر مغربی
فرهنگ جامع تعبیر خواب
خردل وحشی
فرهنگ گویش مازندرانی
از گیاهان هرز در مزرعه ی گندم، نوعی گلزا، از توابع میان دورود شهرستان ساری
فرهنگ گویش مازندرانی
شلغم
فرهنگ گویش مازندرانی