بادرنگ ریزه. ج، شعاریر. (ناظم الاطباء). قثاء صغیر. قثاء بری. (از تحفۀ حکیم مؤمن). واحد شعرور به معنی خیار ریز. (از اقرب الموارد). و رجوع به شعرور شود
بادرنگ ریزه. ج، شَعاریر. (ناظم الاطباء). قثاء صغیر. قثاء بری. (از تحفۀ حکیم مؤمن). واحد شعرور به معنی خیار ریز. (از اقرب الموارد). و رجوع به شعرور شود
گدایی که هر روز در قسمتی از شهر می گردد و گدایی می کند، برای مثال شاهیم نه شهروزه لعلیم نه بهروزه / عشقیم نه سرمستی مستیم نه از سیکی (مولوی - مجمع الفرس - شهروزه)
گدایی که هر روز در قسمتی از شهر می گردد و گدایی می کند، برای مِثال شاهیم نه شهروزه لعلیم نه بهروزه / عشقیم نه سرمستی مستیم نه از سیکی (مولوی - مجمع الفرس - شهروزه)
نام جزیره ای است در جانب شمالی که شنقار را از آنجا آورند. و شنقار پرنده ای است سفید و شکاری ازجنس سیاه چشم، و گویند مردم آن جزیره همه زال و سفیدموی میباشند. (آنندراج) (برهان) (از ناظم الاطباء)
نام جزیره ای است در جانب شمالی که شنقار را از آنجا آورند. و شنقار پرنده ای است سفید و شکاری ازجنس سیاه چشم، و گویند مردم آن جزیره همه زال و سفیدموی میباشند. (آنندراج) (برهان) (از ناظم الاطباء)
دیهی از دهستان نهر یوسف واقع در بخش مرکزی شهرستان خرمشهر، در 8 هزارگزی شمال باختری خرمشهر و یکهزارگزی جنوب راه اتومبیل رو خرمشهر به مرز عراق. دشت و گرمسیر و مرطوب و مالاریاخیز است. جمعیت آن 400تن. آب آن از شطالعرب، محصول آن خرما، شغل مردم آن پرورش نخل و حصیربافی است. راه آن در تابستان قابل عبور برای اتومبیل میباشد. هنگام بارندگی با قایق از روی شطالعرب به خرمشهر رفت و آمد میشود، ساکنان آن از طایفۀ فرهانی اند. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
دیهی از دهستان نهر یوسف واقع در بخش مرکزی شهرستان خرمشهر، در 8 هزارگزی شمال باختری خرمشهر و یکهزارگزی جنوب راه اتومبیل رو خرمشهر به مرز عراق. دشت و گرمسیر و مرطوب و مالاریاخیز است. جمعیت آن 400تن. آب آن از شطالعرب، محصول آن خرما، شغل مردم آن پرورش نخل و حصیربافی است. راه آن در تابستان قابل عبور برای اتومبیل میباشد. هنگام بارندگی با قایق از روی شطالعرب به خرمشهر رفت و آمد میشود، ساکنان آن از طایفۀ فرهانی اند. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
نام پسر خسرو پرویز است که به شرویه و شیرویه اشتهار دارد. (فرهنگ جهانگیری). نام شیرویه پسر خسرو پرویز است که خسرو را کشت و اورا شیروهم گویند. (برهان). شارونه هم بنظر آمده است. (از برهان قاطع). نام پسر خسرو پرویز است. او را شیرویه و شیرو نیز خوانند. (شعوری ج 2 ورق 134). رجوع به شیرویه شود
نام پسر خسرو پرویز است که به شرویه و شیرویه اشتهار دارد. (فرهنگ جهانگیری). نام شیرویه پسر خسرو پرویز است که خسرو را کشت و اورا شیروهم گویند. (برهان). شارونه هم بنظر آمده است. (از برهان قاطع). نام پسر خسرو پرویز است. او را شیرویه و شیرو نیز خوانند. (شعوری ج 2 ورق 134). رجوع به شیرویه شود
شاعر. (ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء). شاعر. سپس شویعر. (منتهی الارب). شاعر توانا را خنذیذ و آنکه در درجۀ پائین تر از او قرار دارد شاعر، و پائین تر از شاعر را شویعر و پائین تر از شویعر را شعرور گویند. (از اقرب الموارد). و رجوع به شاعر شود، بادرنگ ریزه. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). خیار ریز. (از اقرب الموارد). خیار خرد. (مهذب الاسماء) (یادداشت مؤلف) ، مگس که بر شتر نشیند. ج، شعاریر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
شاعر. (ناظم الاطباء) (مهذب الاسماء). شاعر. سپس ِ شویعر. (منتهی الارب). شاعر توانا را خِنْذیذ و آنکه در درجۀ پائین تر از او قرار دارد شاعر، و پائین تر از شاعر را شویعر و پائین تر از شویعر را شعرور گویند. (از اقرب الموارد). و رجوع به شاعر شود، بادرنگ ریزه. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). خیار ریز. (از اقرب الموارد). خیار خرد. (مهذب الاسماء) (یادداشت مؤلف) ، مگس که بر شتر نشیند. ج، شَعاریر. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج)
پیشار برشک آمد و دید پیشار شاه سوی تندرستی نبد کار شاه (فردوسی)، شیشه آوند شیشه ای، پیکان دراز شیشه، شیشه کوچک مدور که به صورت مثانه سازند و در آن بول کنند، بول شاش تفسره، حقه باروت. یا قاروه برج. قاروره ای که از بالای برج بسوی دشمن اندازند، نوعی از پیکان، جمع قواریر. یا قاروره بر سنگ زدن، ناخوش کردن عیش منغص کردن عشرت
پیشار برشک آمد و دید پیشار شاه سوی تندرستی نبد کار شاه (فردوسی)، شیشه آوند شیشه ای، پیکان دراز شیشه، شیشه کوچک مدور که به صورت مثانه سازند و در آن بول کنند، بول شاش تفسره، حقه باروت. یا قاروه برج. قاروره ای که از بالای برج بسوی دشمن اندازند، نوعی از پیکان، جمع قواریر. یا قاروره بر سنگ زدن، ناخوش کردن عیش منغص کردن عشرت
زرد زخم، گیاهی است از تیره شیرینکها که به طور طفیلی بر روی درختان بلوط و شاه بلوط می روید. یا شیرینکها. تیره ایست از گیاهان دو لپه یی بی گلبرگ که به طور انگل بر روی درختان بلوط و شاه بلوط می روید. این گیاهان فاقد ریشه هستند و به وسیله مکینه هایی مواد لازم و ضروری را از گیاه میزبان خود اخذ می نمایند. برگهای گیاهان مذکور متقابل و کامل و بدون گوشوارک است
زرد زخم، گیاهی است از تیره شیرینکها که به طور طفیلی بر روی درختان بلوط و شاه بلوط می روید. یا شیرینکها. تیره ایست از گیاهان دو لپه یی بی گلبرگ که به طور انگل بر روی درختان بلوط و شاه بلوط می روید. این گیاهان فاقد ریشه هستند و به وسیله مکینه هایی مواد لازم و ضروری را از گیاه میزبان خود اخذ می نمایند. برگهای گیاهان مذکور متقابل و کامل و بدون گوشوارک است