جدول جو
جدول جو

معنی شیرونه

شیرونه
شیرینک، جوش های ریزی که بیشتر روی پوست بدن کودکان تولید می شود، زردزخم، شیرینه
تصویری از شیرونه
تصویر شیرونه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با شیرونه

شیرونه

شیرونه
زرد زخم، گیاهی است از تیره شیرینکها که به طور طفیلی بر روی درختان بلوط و شاه بلوط می روید. یا شیرینکها. تیره ایست از گیاهان دو لپه یی بی گلبرگ که به طور انگل بر روی درختان بلوط و شاه بلوط می روید. این گیاهان فاقد ریشه هستند و به وسیله مکینه هایی مواد لازم و ضروری را از گیاه میزبان خود اخذ می نمایند. برگهای گیاهان مذکور متقابل و کامل و بدون گوشوارک است
فرهنگ لغت هوشیار

شیرونه

شیرونه
سعفه وجوششی که بر اندام و روی کودکان برآید. (ناظم الاطباء) (از برهان) (از آنندراج). به معنی شیرینک است. (فرهنگ جهانگیری). شیرینه. شیرینک. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به شیرینه و شیرینک شود، بیماری سر و دماغ، جنون، بیماری در ستور. (ناظم الاطباء) (از برهان) (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

شیرویه

شیرویه
شجاع، دلیر، شکوهمند، صاحب شأن، صاحب شوکت، نام چندتن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام پسرخسروپرویز پادشاه ساسانی
شیرویه
فرهنگ نامهای ایرانی

شیرینه

شیرینه
زرد زخم شیرینک، چوبی که جغرات را زنند تا مسکه بر آید
شیرینه
فرهنگ لغت هوشیار

شیرزنه

شیرزنه
چوبی که با آن شیر یا دوغ را به هم می زنند تا مسکۀ آن جدا شود
شیرزنه
فرهنگ فارسی عمید

شیرزنه

شیرزنه
چوبی که با آن شیر یا دوغ را به هم می زنند تا مسکه از دوغ جدا شود، خمره کره گیری
فرهنگ فارسی معین

شیرینه

شیرینه
شیرینَک، جوش های ریزی که بیشتر روی پوست بدن کودکان تولید می شود، زَردزَخم، شیرونه
شیرینه
فرهنگ فارسی عمید