جدول جو
جدول جو

معنی شظاف - جستجوی لغت در جدول جو

شظاف
(شِ)
دوری. (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء) ، جمع واژۀ شظف. (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به شظف شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

ویژگی هر چیز لطیف و نازک که از پشت آن اشیای دیگر نمایان باشد مانند بلور و شیشه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شکاف
تصویر شکاف
پسوند متصل به واژه به معنای شکافنده مثلاً خاراشکاف، کوه شکاف، اشکاف، کاف،
چاک، رخنه، درز، تراک، کلاف ابریشم، برای مثال شکوفه همچو شکاف است و میغ دیباباف / مه و خور است همانا به باغ در صراف (ابوالمؤید بلخی - شاعران بی دیوان - ۵۹)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شغاف
تصویر شغاف
بیماری یا دردی که در تهیگاه یا در پردۀ دل ظاهر می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شیاف
تصویر شیاف
هر داروی جامد و مخروطی شکل که برای معالجه در مقعد داخل می کنند، شاف، شافه، فرزجه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شغاف
تصویر شغاف
غلاف دل، خال دل
فرهنگ فارسی عمید
(تَ)
خشک شدن و نیک پژمرده گردیدن درخت. (منتهی الارب) (از آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شعاف
تصویر شعاف
شیدایی دیوانگی جمع شعفه سر کوهها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شکاف
تصویر شکاف
چاک و رخنه و ترک و درز، و گسستگی و دریدگی
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه از نفوذ شعاع مانع نشود، مانند شیشه، جسمی که حاجب دیدار ماورا خود نباشد چون هوا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شغاف
تصویر شغاف
تاموره دلپرده پرده ای که دل را فرا گرفته شیدایی، درد تاموره
فرهنگ لغت هوشیار
داروی چشم، هر داروی مخروطی و جامد شکلی که برای معالجه در مقعد داخل کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شیاف
تصویر شیاف
داروی چشم، داروی جامد و مخروطی شکلی که از طریق مقعد استعمال شود، شاف
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شکاف
تصویر شکاف
((ش))
چاک، رخنه، گنجه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شفاف
تصویر شفاف
((شَ فّ))
هرچیز لطیف و نازک که از پشت آن چیزهای دیگر دیده شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شفاف
تصویر شفاف
Clear, Translucent, Transparent, Lucid
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شفاف
تصویر شفاف
clair, lucide, translucide, transparent
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از شفاف
تصویر شفاف
स्पष्ट , स्पष्ट , पारदर्शी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از شفاف
تصویر شفاف
ชัดเจน , ชัดเจน , โปร่งใส
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از شفاف
تصویر شفاف
wazi, angavu
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از شفاف
تصویر شفاف
açık, net, saydam, şeffaf
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از شفاف
تصویر شفاف
明確な , 明晰な , 半透明な , 透明な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از شفاف
تصویر شفاف
ברור , צלול , שקוף
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از شفاف
تصویر شفاف
명확한 , 반투명한 , 투명한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از شفاف
تصویر شفاف
jelas, tembus pandang, transparan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از شفاف
تصویر شفاف
klar, durchscheinend, transparent
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شفاف
تصویر شفاف
helder, duidelijk, doorzichtig, transparant
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از شفاف
تصویر شفاف
claro, lúcido, translúcido, transparente
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از شفاف
تصویر شفاف
chiaro, lucido, traslucido, trasparente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از شفاف
تصویر شفاف
claro, lúcido, translúcido, transparente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شفاف
تصویر شفاف
清晰的 , 半透明的 , 透明的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شفاف
تصویر شفاف
jasny, przezroczysty
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شفاف
تصویر شفاف
ясний , чіткий , напівпрозорий , прозорий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شفاف
تصویر شفاف
ясный , полупрозрачный , прозрачный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شفاف
تصویر شفاف
স্পষ্ট , পরিষ্কার , স্বচ্ছ
دیکشنری فارسی به بنگالی