جدول جو
جدول جو

معنی شسیس - جستجوی لغت در جدول جو

شسیس
(شَ)
جمع واژۀ شس ّ. (منتهی الارب) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به شس شود
لغت نامه دهخدا
شسیس
(تَ وَذْ ذُ)
لاغر شدن و خشک گردیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). رجوع به شسوس شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شمیس
تصویر شمیس
(دخترانه)
مصغر شمس
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از دسیس
تصویر دسیس
کسی که برای کسب خبر، پنهانی به جایی فرستاده شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قسیس
تصویر قسیس
مرد روحانی مسیحی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خسیس
تصویر خسیس
بخیل، فرومایه، پست، لئیم، رذل، دنی، سفله
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از رسیس
تصویر رسیس
ثابت و استوار، خبری که درستی آن ثابت نشده باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از هسیس
تصویر هسیس
کوفته ریزه ریزه، سخن پنهان، سخن نرم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کسیس
تصویر کسیس
می خرما، بوزه می جو، نان شکسته، گرد گوشت: گوشت خشک کوبیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قسیس
تصویر قسیس
کشیش، مهتر ترسایان و دانشمند آنها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فسیس
تصویر فسیس
سست خرد، سست اندام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از طسیس
تصویر طسیس
جمع طس، از ریشه پارسی تشت ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مسیس
تصویر مسیس
سودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شخیس
تصویر شخیس
پراکنده چون کارها، پریشان چندگویی درکرویز (منطق)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خسیس
تصویر خسیس
ناکس، فرومایه، دون، پست، حقیر، رذل، سبکمایه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حسیس
تصویر حسیس
کشته مرده، آواز نرم، آوای آتش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دسیس
تصویر دسیس
گند بغل، انیشه (جاسوس) ، کباب، فریبکاری پوشیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از اسیس
تصویر اسیس
تای تایگانه، بن بنیاد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شریس
تصویر شریس
پارسیی تازی گشته سریش بدخوی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خسیس
تصویر خسیس
((خَ))
فرومایه، بخیل، جمع خساس، اخسه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از قسیس
تصویر قسیس
((قِ سُِ))
کشیش، مهتر ترسایان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از خسیس
تصویر خسیس
کنس
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از خسیس
تصویر خسیس
Miserly, Tightfisted
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از خسیس
تصویر خسیس
avare
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از خسیس
تصویر خسیس
avaro
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از خسیس
تصویر خسیس
ขี้เหนียว , ขี้เหนียว , ขี้เหนียว
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از خسیس
تصویر خسیس
gierig, gierigaard
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از خسیس
تصویر خسیس
tacaño, avaro
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از خسیس
تصویر خسیس
geizig, Geizhals
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از خسیس
تصویر خسیس
mesquinho, avaro
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از خسیس
تصویر خسیس
吝啬的 , 吝啬鬼
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از خسیس
تصویر خسیس
skąpy, skąpiec
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از خسیس
تصویر خسیس
скупий , скупий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از خسیس
تصویر خسیس
скупой
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از خسیس
تصویر خسیس
pelit
دیکشنری فارسی به اندونزیایی