معنی دسیس
دسیس
کسی که برای کسب خبر، پنهانی به جایی فرستاده شود
تصویر دسیس
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با دسیس
دسیس
دسیس
گند بغل، انیشه (جاسوس) ، کباب، فریبکاری پوشیده
فرهنگ لغت هوشیار
دسیس
دسیس
مصدر دَس ّ است در تمام معانی. (ناظم الاطباء). رجوع به دس شود
لغت نامه دهخدا
دنیس
دنیس
نام یکی از پادشاهان یونآنکه افلاطون مدتی در دربار او بود
فرهنگ نامهای ایرانی
اسیس
اسیس
تای تایگانه، بن بنیاد
فرهنگ لغت هوشیار
دخیس
دخیس
بسیار، زیر خاکی، آگنده، در هم
فرهنگ لغت هوشیار
دسایس
دسایس
جمع دسیسه
فرهنگ لغت هوشیار
دساس
دساس
بسیار مکر
فرهنگ لغت هوشیار
دریس
دریس
دم شتر، جامه کهنه
فرهنگ لغت هوشیار
دسیه
دسیه
پرونده، کارنما، دیوان
فرهنگ لغت هوشیار