جدول جو
جدول جو

معنی شدنی - جستجوی لغت در جدول جو

شدنی
امکان پذیر، قابل انجام، مقدور، ممکن، میسر
تصویری از شدنی
تصویر شدنی
فرهنگ واژه فارسی سره
شدنی
میسور، عملی، ممکن، مقدور، آنچه تواند بود
تصویری از شدنی
تصویر شدنی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از نشدنی
تصویر نشدنی
ناممکن، ممتنع، محال
فرهنگ لغت هوشیار
نزدیک تر، زبون تر، پست تر فرومایه تر نزدیکتر اقرب قریب تر مقابل اقصی، زبون تر پست تر فرومایه تر ارذل خسیس تر کمتر کمترین فروتر پایین تر اسفل مقابل اعلی. مونث: دنیا، جمع ادانی. یا عذاب ادنی. عذاب این جهانی. یا علم ادنی. علم طبیعی. یا فلسفه ادنی. فلسفه طبیعی فلسفه اسفل مقابل مابعد الطبیعه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بدنی
تصویر بدنی
تنی
فرهنگ لغت هوشیار
فرودش پستیدن، نزدیک شدن -1 نزدیک آمدن، پایین آمدن پست شدن، نزدیکی، پستی، جمع تدنیات. پست شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شانی
تصویر شانی
درم ده هفت که در قدیم رایج بود
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدنی
تصویر تدنی
اندک اندک نزدیک شدن، پایین آمدن، پست شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شانی
تصویر شانی
شیانی، نوعی مسکوک زر و سیم که در خراسان رایج بوده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مدنی
تصویر مدنی
مربوط به جامعۀ متمدن، مربوط به تمدن، مربوط به مدینه، شهری در عربستان، از مردم مدینه، مقابل مکی، ویژگی سوره هایی از قران که در مدینه نازل شده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ادنی
تصویر ادنی
پایین تر، برای مثال ندارد خویشتن را در مضیقی / ز نااهلی اگر ادنی نشیند (ابن یمین - ۳۷۳) کمترین، پایین ترین، ضعیف تر، پست تر، زبون تر، افتاده تر
فرهنگ فارسی عمید
منسوب به عدن، نوعی پارچه که در نیشابور بافته می شده. منسوب به عدن، نوعی پارچه که در نیشابور بافته می شده
فرهنگ لغت هوشیار
آنچه کسی را بدون سعی او و کوشش غیر حاصل شود، علم لدنی، علم که بنده را افتد بی واسطه و تنها بالهام خدایتعالی باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از مدنی
تصویر مدنی
شهری، قراری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ادنی
تصویر ادنی
((اَ نا))
نزدیک تر، اقرب، زبون تر، پست تر، مفرد ادانی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تدنی
تصویر تدنی
((تَ دَ نّ))
نزدیک آمدن، پایین آمدن، پست شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لدنی
تصویر لدنی
((لَ دُ نُِ ی))
فطری، ذاتی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از مدنی
تصویر مدنی
((مَ دَ یّ))
شهرنشین، آیاتی که در مدینه بر پیامبر نازل شد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از لدنی
تصویر لدنی
جبلی، فطری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بدنی
تصویر بدنی
Bodily, Somatic, Somatically
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از مدنی
تصویر مدنی
Civil, Civilized, Civically
دیکشنری فارسی به انگلیسی
civilmente, civil, civilizado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
телесный , соматический , соматически
دیکشنری فارسی به روسی
körperlich, somatisch
دیکشنری فارسی به آلمانی
cywilnie, cywilny, cywilizowany
دیکشنری فارسی به لهستانی
тілесний , соматичний , соматично
دیکشنری فارسی به اوکراینی
граждански , гражданский , цивилизованный
دیکشنری فارسی به روسی
cielesny, somatyczny, somatycznie
دیکشنری فارسی به لهستانی
цивільно , цивільний , цивілізований
دیکشنری فارسی به اوکراینی
身体的 , 躯体地
دیکشنری فارسی به چینی
civiel, geciviliseerd
دیکشنری فارسی به هلندی
corporal, somático, somaticamente
دیکشنری فارسی به پرتغالی
corporeo, somatico, somaticamente
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
cívicamente, civil, civilizado
دیکشنری فارسی به اسپانیایی