جدول جو
جدول جو

معنی ادنی

ادنی((اَ نا))
نزدیک تر، اقرب، زبون تر، پست تر، مفرد ادانی
تصویری از ادنی
تصویر ادنی
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با ادنی

ادنی

ادنی
نزدیک تر، زبون تر، پست تر فرومایه تر نزدیکتر اقرب قریب تر مقابل اقصی، زبون تر پست تر فرومایه تر ارذل خسیس تر کمتر کمترین فروتر پایین تر اسفل مقابل اعلی. مونث: دنیا، جمع ادانی. یا عذاب ادنی. عذاب این جهانی. یا علم ادنی. علم طبیعی. یا فلسفه ادنی. فلسفه طبیعی فلسفه اسفل مقابل مابعد الطبیعه
فرهنگ لغت هوشیار

ادنی

ادنی
پایین تر، برای مِثال ندارد خویشتن را در مضیقی / ز نااهلی اگر ادنی نشیند (ابن یمین - ۳۷۳) کمترین، پایین ترین، ضعیف تر، پست تر، زبون تر، افتاده تر
ادنی
فرهنگ فارسی عمید

ادنی

ادنی
نعت تفضیلی از دُنُوّ. نزدیک تر. اقرب. مقابل اقصی.
لغت نامه دهخدا

ادبی

ادبی
از پارسی ادبی ادبیک منسوب به ادب آنچه پیوستگی و ارتباط با ادب داشته باشد نوشته هایی که با فنون ادبی بستگی داشته و درباره ادبیات باشد
فرهنگ لغت هوشیار