جدول جو
جدول جو

معنی شتاغ - جستجوی لغت در جدول جو

شتاغ
(شِ)
هر زن شیردهنده. (از برهان) (از فرهنگ جهانگیری) ، مادۀ هر حیوانی که شیر بسیار دهد. (برهان). مادۀ حیوان که شیر دهد. (از فرهنگ جهانگیری) (از انجمن آرا) (آنندراج) ، ستاغ به معنی زن نازا باشد. (فرهنگ نظام). رجوع به ستاغ شود، دزد و راهزن و قطاع الطریق، گله و رمه، گروه. (از ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از شتام
تصویر شتام
بسیار دشنام دهنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شتاک
تصویر شتاک
شاخ درخت، شاخۀ نورسته
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ستاغ
تصویر ستاغ
ویژگی کره اسبی که هنوز زین بر پشتش نگذاشته باشند، برای مثال بشوی نرم هم بصیر و درم / چون به زین و لگام تندستاغ (شهید بلخی - لغت فرس - ستاغ)، نازا، سترون
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شتات
تصویر شتات
پراکنده شدن، تفرق، پراکندگی، متشتت، متفرق، پراکنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شتاب
تصویر شتاب
عجله و تندی در کار و حرکت، چالاکی و سرعت، (بن مضارع شتافتن) شتافتن
شتاب گرفتن: شتاب کردن، عجله کردن
فرهنگ فارسی عمید
(گُ تَ)
هلاک گردانیدن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
تصویری از شتات
تصویر شتات
فرقت، متفرق و پریشان، پراکنده کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شتام
تصویر شتام
بسیار دشنام دهنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شتاب
تصویر شتاب
جستن و خواستن امری پیش از وقت آن، عجله، دستپاچگی، تندی، تعجیل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شتاک
تصویر شتاک
شاخه درخت ستاک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شتات
تصویر شتات
((شَ))
پراکندگی، پراکنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شتاب
تصویر شتاب
((شِ))
عجله، چالاکی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شتاء
تصویر شتاء
((ش))
زمستان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شتاک
تصویر شتاک
((ش))
شاخه درخت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ستاغ
تصویر ستاغ
((س))
کره اسب که هنوز بر پشتش زین نگذاشته باشند، اسب نازاینده، زن نازا، عقیم
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ستاغ
تصویر ستاغ
شتر شیردهنده
فرهنگ فارسی معین
تصویری از شتاب
تصویر شتاب
عجله
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از اتاغ
تصویر اتاغ
اطاق
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از شتاب
تصویر شتاب
Acceleration, Hurriedness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از شتاب
تصویر شتاب
accélération, hâte
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از شتاب
تصویر شتاب
תאוצה , חיפזון
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از شتاب
تصویر شتاب
가속 , 서두름
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از شتاب
تصویر شتاب
percepatan, terburu-buru
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از شتاب
تصویر شتاب
त्वरण , जल्दी
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از شتاب
تصویر شتاب
versnelling, haastigheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از شتاب
تصویر شتاب
Beschleunigung, Eile
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از شتاب
تصویر شتاب
aceleración, prisa
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از شتاب
تصویر شتاب
accelerazione, fretta
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از شتاب
تصویر شتاب
aceleração, pressa
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از شتاب
تصویر شتاب
加速 , 匆忙
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از شتاب
تصویر شتاب
przyspieszenie, pośpiech
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از شتاب
تصویر شتاب
прискорення , поспішність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از شتاب
تصویر شتاب
ускорение , спешка
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از شتاب
تصویر شتاب
加速 , 急ぎ
دیکشنری فارسی به ژاپنی