- شایانی
- شایستگی سزاواری لیاقت
معنی شایانی - جستجوی لغت در جدول جو
- شایانی
- سزاواری
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نهایی انتهایی آخرین: (حجت بنصیحت مسلمانی گفتت سخنی درست و پایانی) (ناصر خسرو)
سرخرگی منسوب به شریان
شادی، شادمانی، خوشحالی
انگور شاهانی، نوعی انگور
لایق و سزاوار، درخور
نوعی مسکوک زر و سیم که در قدیم در خراسان رواج داشته و آن دینار و درم ده هفت بوده
نوعی مسکوک زر و سیم که در خراسان رایج بوده، برای مثال به اندازۀ لشکر او نبودی / گر از خاک و از گل زدندی شیانی (فرخی - ۳۹۳)
سزاوار، شایسته
نوعی مسکوک زر و سیم که در قدیم در خراسان رایج بود
درخور، شایسته، سزاوار، لایق، مستحقّ، باب، ارزانی، شایگان، سازوار، محقوق، مناسب، صالح، اندرخور، فرزام، خورا، بابت، فراخور، خورند
آرشیو، ضبط
جنینی
مشاوره، مشورت
کامپیوتر
منسوب به اشک، جمع اشکانیان
ضبط شدن، در پرونده قرار گرفتن نامه، نگاهدارنده
احتمال
محتمل
ابتهاج
طراوت
لباسی که آب در آن نفوذ نکند و هنگام باریدن برف و باران آنرا بر تن می کنند
عمل و شغل رایزن مشاوره
ماشین هوشمند، کامپیوتر
منسوب به ساسان از خانواده ساسان
منسوب به سامان (خدات) از خاندان سامانیان
وظیفه یکساله سالانه، مدید دیرین طولانی: بحق صحبت ما سالیانی بحق دوستی و مهربانی. (ویس و رامین)
هاژیانی نام درست پارسی گوشه ای است در دستگاه شور بر گرفته از کنش هاژیدن که برابراست با گریستن گوشه ای در دستگاه شور
آباده: رودر روی زیر سرا (عرصه) هوایی رودر روی زمینی آنچه مربوط به (اعیان) باشد، آنچه مربوط به بنا و ساختمان باشد مقابل ارض. یا برادر اعیانی. برادری که در پدر و مادر با شخص شریک باشد
منسوب به ایران. هر چیز که وابسته به ایران باشد، اهل ایران از مردم ایران تابع ایران