- شاهپور (پسرانه)
- پسر شاه، شاهزاده، نام چند تن از شاهان ساسانی، شاپور
معنی شاهپور - جستجوی لغت در جدول جو
- شاهپور
- پسر شاه شاهزاده، شاپور
- شاهپور
- پسر شاه، شاهزاده
- شاهپور
- پسر شاه، شاهزاده
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
پسر شاه، شاهزاده، شاه پور، از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری گرانمایه و بار سالار فریدون پادشاه پیشدادی، نام چندتن از پادشاهان و پهلوانان ایرانی در شاهنامه
بزرگترین پر در بال طیور شاهبال شهپر
شاهپور، پسر شاه، شاهزاده
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
لقب نجبا و شاهزادگان اشکانی و ساسانی، نام دانا و هنرمندی در زمان انوشیروان پادشاه ساسانی
رهنورد، راه پیما
خرمن ماه هاله
درخور شاه لایق شاه شاهانه: در شاهوار، هر چیز نیک خوب و گرانمایه
میوه ای است زرد رنگ شبیه به زردالو آلوگرده اجاص اصفر
کار بزرگ، کار بی مزد
یک فرد از ایل شاهسون
سوار دلاور، بهادر پهلوان جنگجو، مرکب شاه مرکوب شاه
رود بزرگ رودخانه بزرگ رودخانه عظیم، رود بزرگ ساز سیم بزرگ آلات موسیقی تار بمی که در اکثر سازها بندند مقابل نوعی ساز شهرود
خوبرو، زیبا
گونه ای توت که ارتفاعش بین 4 تا 10 متر است و آن گیاهان مرغوب میوه دار است و دارای شاخه های متعدد می باشد، اصل آن از ایرانست و از این کشور به آسیای صغیر و اروپا برده شده. برگهایش قلبی شکل و دندانه دار و رنگش سبز تیره است. گلهایش منفرد الجنس و بر روی یک پایه اند میوه شاه توت بزرگتر ار توت سفید و رنگش قرمز تیره یا ارغوانی و مزه اش ترش و شیرین و مطبوع است
چند پر بزرگ که بر بال مرغ که پرواز با آن انجام میگیرد
شاهد مانند، خوب رو، زیبا
هاله، دایرۀ روشن که گاهی گرداگرد قرص ماه ظاهر می شود، شایورد، شادورد، سابود، خرمن ماه
شاه بال، بزرگ ترین پر بال پرندگان
کار بزرگ و نمایان، ممتاز، برتر، برجسته
در دورۀ صفویه، قبایل حامی شاه، در دورۀ صفویه، سربازان مخصوص شاه، از ایل های بزرگ ایران که در حدود تبریز و اردبیل و قزوین سکنی دارند، هر یک از اعضای ایل شاهسون، شاه دوست، دوستدار شاه
خوب و گران مایه، ویژگی چیزی که درخور و لایق شاه باشد
گوشه ای ازدستگاه نواوماهوروشور
عنوان شاهزادگان ونجبای اشکانی و ساسانی