- شابورن
- فولاد معدنی پولاد کانی
معنی شابورن - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
فولاد معدنی پولاد کانی
فولاد، فلزی بسیار سخت و شکننده مرکب از آهن و قریب ۲% کربن، در ۱۳۰۰ تا ۱۴۰۰ درجه حرارت ذوب می شود، برای ساختن فنر، کارد، شمشیر و چیزهای دیگر به کار می رود، پولاد، شاپورگان، شابرقان
پشت پائی، مخنث
خرمن ماه هاله، پرده ایست از موسیقی
خرمن ماه هاله
فرانسوی کلاه تگاوی (تگاو قیف)
فولاد معدنی پولاد کانی
پارسی تازی گشته شاپورگان
سراپرده که در قدیم پیش در خانه و ایوان پادشاهان و امیران میکشیدند، خیمه چادر، پرده بزرگ مانند پامیانه، سایبان، فرش منقش بساط گرانمایه، زیر کنگره های عمارت و سردر خانه، لحنی از الحان باربدی، سدی که بر رود و نهر بندند: شادروان شوشتر، فواره (باین معنی در عربی و ترکی مستعمل است)، اصل بنیاد اساس
نادرست نویسی سابوری شاپوری گونه ای جامه نوعی جامه
سنگه چیزی سنگین که در کرجی برای برابر نگاهداشتن آن بر آب به کار برند
جمع صابر در حالت رفعی (در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
هاله، دایرۀ روشن که گاهی گرداگرد قرص ماه ظاهر می شود، شاهورد، شادورد، سابود، خرمن ماه، برای مثال به خط و آن لب و دندانش بنگر / که همواره مرا دارند در تاب ی یکی همچون پرن در اوج خورشید / یکی چون شایورد از گرد مهتاب (پیروز مشرقی - لغتنامه - شایورد)
هاله، دایرۀ روشن که گاهی گرداگرد قرص ماه ظاهر می شود، شایورد، شادورد، سابود، خرمن ماه
گوشه ای در دستگاه های ماهور و نوا
هاله، دایرۀ روشن که گاهی گرداگرد قرص ماه ظاهر می شود، شاهورد، شایورد، سابود، خرمن ماه،
فرش، تخت پادشاهی،برای مثال جهان دار بر شادوردی بزرگ / نشسته همه پیکرش میش و گرگ (فردوسی - ۸/۳۳۰)
در موسیقی آهنگی از موسیقی قدیم
فرش، تخت پادشاهی،
در موسیقی آهنگی از موسیقی قدیم
پردۀ بزرگی که در قدیم جلو بارگاه سلاطین می کشیدند، سراپرده
پردۀ بزرگی که در قدیم جلو بارگاه سلاطین می کشیدند، سراپرده، شاروان، شادربان
سابری، از مردم سابور، مربوط به سابور، نوعی جامۀ ابریشمی لطیف، زره محکم ریزبافت، نوعی خرمای لطیف
منسوب به نشابورنیشابوری
گوشه ای ازدستگاه نواوماهوروشور
آهن سخت و خشک، شابرقان
هیز، مخنث، پشت پایی
(پسرانه)
فرهنگ نامهای ایرانی
پسر شاه، شاهزاده، شاه پور، از شخصیتهای شاهنامه، نام دلاوری گرانمایه و بار سالار فریدون پادشاه پیشدادی، نام چندتن از پادشاهان و پهلوانان ایرانی در شاهنامه
پدر و مادر رودزایان تثنیه اب والدین پدر و مادر
پدر و مادر رود زایان
پارسی تازی گشته شاپور
گناه خانه بزمکده