جدول جو
جدول جو

معنی سگم - جستجوی لغت در جدول جو

سگم(سَ گَ)
چرغد و شبگیر. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سام
تصویر سام
(دخترانه و پسرانه)
داستان خوشایند، حدیث خوش، سوگند، پیمان، سیه چرده، جد رستم در شاهنامه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سلم
تصویر سلم
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام بزرگترین پسر پیشدادی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سگر
تصویر سگر
خارپشت بزرگ تیرانداز که خارهای بلند ابلق دارد و آن ها را مانند تیر می اندازد، جوجه تیغی
تشی، سیخول، زکاسه، سکاسه، رکاشه، اسگر، اسغر، سنگر، پهمزک، پیهن، بیهن، روباه ترکی، کاسجوک، جبروز، قنفذ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سام
تصویر سام
دارای سم، زهردار، زهرناک
سام ابرص: در علم زیست شناسی جانوری شبیه چلپاسه، ماترنگ، ماتورنگ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بگم
تصویر بگم
بیگم، خانم، بانو، خاتون
فرهنگ فارسی عمید
(سَ مَ نِ)
بی ادب و گستاخ. (ناظم الاطباء) :
و آن سگ منشان سگی نمودند.
نظامی
لغت نامه دهخدا
پشیمانی، اندوه، آزورزی گشن تیزورن ورن (شهوه) گشن به دام نری گفته می شود که در تخم کشی از آن سود جویند بستن در را، بند کردن چاه انباشته، جمع سدیم، آبریزان، ستارگان ابری، مه های نازک گشن تیزورن، نام جایی در تو را
فرهنگ لغت هوشیار
سگ کوچک، نوعی قلاب چهار گوش یا نیم دایره که برای بستن کفش پوتین و کمر بند لباس به کار رود
فرهنگ لغت هوشیار
ترکی خدیش بانو درختی از تیره پروانه واران، که ارتفاعش تا 12 متر میرسد. در ضخامت بافتهای این گیاه ماده رنگینی بنام هماتین یا هماتوکسیلین وجود دارد که برای ساختن رنگهای بنفش ظبی سرخ خاکستری و سیاه استخراج میگردد و در رنگرزی پارچه های ابریشمی و پشمی بکار میرود زیرا در این نوع پارچه ها رنگش ثابت تر است و در پارچه های پنبه یی و کتانی دوام کمتری دارد. اصل این گیاه از مکزیک و هندوراس و جزایر آنتیل و کادلوپ و مارتینیک میباشد درخت بقم چوب بقم شجره الخشب البقم بقم اسود بکم، (رنگرزی) رنگ استخراج شده از درخت بقم. ملکه مادر، عنوان زنان ارجمند خانم خاتون
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دگم
تصویر دگم
لاتینی فرانسوی بنباور
فرهنگ لغت هوشیار
یکی از فلزات گرانبها که در معدن بطور خالص یا ترکیب با فلزات دیگر مانند سرب پیدا میشود، نقره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سهم
تصویر سهم
جمع آن سهام است، بهره، نصیب، تیری که در قرعه کشی بکار برند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوم
تصویر سوم
بها و قیمت، معامله منسوب به سه، سومین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سکم
تصویر سکم
نرم رفتن گام کوتاه برداشتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سعم
تصویر سعم
تند رفتن گونه ای رفتار اشتر
فرهنگ لغت هوشیار
گای، آورد و برد بی آب دادن، به ناز پروردن برده را، آزار رسانیدن بهزی آن که در آسایش و فراخی زندگی کند، خشمناک که در سوز و گداز باشد
فرهنگ لغت هوشیار
آشتی و صلح پایه و نردبان تسلیم شدن، باختیار کسی در آمدن پایه و نردبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سقم
تصویر سقم
بیماری، بیمار شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سگر
تصویر سگر
خار پشت بزرگ تیر انداز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سگی
تصویر سگی
سگ بودن کلبیت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سطم
تصویر سطم
دریستن، تیزی در تیغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرگم
تصویر سرگم
بی ابتدا و انتها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرم
تصویر سرم
دارویی که برای جلوگیری از مرض به بدن تزریق میکنند، خون آبکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سخم
تصویر سخم
سیاهی، کینه بد خواهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سجم
تصویر سجم
راندن چشم اشک را، راندن ابر باران آب، اشک اشک دیگ و بید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ستم
تصویر ستم
ظلم و جور، آزار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سحم
تصویر سحم
سیاهی، آهن پتک ها پتک ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سام
تصویر سام
ورم، آماس و نیز بمعنی آتش و پدر زال هم بدین اسم معروف بوده است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ستم
تصویر ستم
ظلم، جور
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سهم
تصویر سهم
بهره، بخش، دانگ
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سلم
تصویر سلم
لوح
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سوم
تصویر سوم
ثالثا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سیم
تصویر سیم
نقره
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سدم
تصویر سدم
سانتی
فرهنگ واژه فارسی سره