- سکرفنده
- بسر در آینده سکندری خورنده
معنی سکرفنده - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ویژگی اسبی که زیاد سکندری می خورد، به سردرآینده
صفه بلند که سقف آنرا بستونها افراشته باشند، بالا خانه ای که پیش آن ایوان گشاده باشد
شرمسار، خجل
جهنده جست و خیز کننده، جفتک زننده
لغزنده بسر در آینده، اسب سکندری خور
شکاف دهنده
بسر در آمده سمندری خورده (ستور)
خندۀ شیرین، خندۀ زیر لب، تبسم
جست و خیز کننده، جفتک اندازنده
شکاف دهنده، فاتق، فالق، کافنده، شکاونده، شکوفنده
شکرفیدن، سکندری، با سر افتادن به زمین در اثر گیر کردن پا به چیزی هنگام راه رفتن یا دویدن، لغزش، سکندر، به سر در آمدگی، به سر در آمدن، شکوخیدن، اشکوخیدن، آشکوخیدن، اشکوخ، آشکوخ
رخنه کننده، شکافنده، شکاف دهنده، فاتق، فالق، کافنده، شکاونده
Sidesplitting
разрывающий
zerreißend
розриваючий
rasgante
straziante
desgarrador
déchirant
verscheurend
फाड़ने वाला
شقيقٌ
קְרוֹעַ
kusababisha kuvunjika