جدول جو
جدول جو

معنی سوهه - جستجوی لغت در جدول جو

سوهه
(هََ / هَِ)
سندان، براده. سونش. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سوده
تصویر سوده
(دخترانه)
نام شهری در نزدیکی بغداد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از کوهه
تصویر کوهه
تل، پشته، بلندی و برآمدگی چیزی، برآمدگی جلو و عقب زین اسب، موج آب، نهیب، حمله، برای مثال چو در معرکه برکشم تیغ تیز / به کوهه کنم کوه را سنگ ریز (نظامی۵ - ۷۹۴)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سوزه
تصویر سوزه
تکه پارچه ای که زیر بغل پیراهن یا میان شلوار بدوزند، خشتک، خشتچه، تریز جامه، برای مثال پرزر و در گشته ز تو دامنش / خشتک زر سوزۀ پیراهنش (نظامی۱ - ۱۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سوله
تصویر سوله
ساختمانی با محوطۀ باز بسیار بزرگ که بیشتر به عنوان انبار، کارگاه یا سالن ورزش از آن استفاده می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سوکه
تصویر سوکه
سوله، ساختمانی با محوطۀ باز بسیار بزرگ که بیشتر به عنوان انبار، کارگاه یا سالن ورزش از آن استفاده می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سویه
تصویر سویه
سوی savi [y]، راستی، برابری، یکسانی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سوره
تصویر سوره
سورت، هر یک از قسمت های صد و چهارده گانۀ قران که خود شامل چند آیه است، کنایه از سورۀ توحید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سوقه
تصویر سوقه
مردم فرومایه، مردم بازاری، رعیت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سوسه
تصویر سوسه
نیرنگ و حقه، خدشه، شائبۀ ریا و نیرنگ و دروغ
بید، حشره ای ریز با بال های باریک که نوزاد آن پارچه های پشمی را می خورد و ضایع می کند، سوس، پیتک، پت، بیب، بیو
سوسه آمدن: دربارۀ کسی یا کاری چیزی گفتن که باعث اشکال و زحمت شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از کوهه
تصویر کوهه
زین اسب، موج آب و بمعنی نهیب و حمله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فوهه
تصویر فوهه
دهانه کوی، دهانه راه، دهانه جوی، شورش و غوغا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شوهه
تصویر شوهه
زشتی، دوری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیهه
تصویر سیهه
فاحشه، زن بدکار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سواه
تصویر سواه
برهنگی، رسوایی، جهمرزی (زنا)، بد خویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوبه
تصویر سوبه
راه دور راس دور (راس سفر)
فرهنگ لغت هوشیار
پارچه ای چهار گوش که در زیر بغل جامه دوزند بغلک، پارچه مثلث متساوی الساقین که از تریز جامه ببرند تا خشتک را بر آن دوزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوژه
تصویر سوژه
مضمون، بحث، بررسی و آزمایش خشتک جامه و پیراهن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوله
تصویر سوله
مطلق سوراخ را گویند، سوراخ دبر و قبل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوقه
تصویر سوقه
رعیت، مردم فرومایه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوغه
تصویر سوغه
که سابقا سپاهیان از علوفه و ماهیانه خود بنویسندگان میدادند
فرهنگ لغت هوشیار
پارچه ای چهار گوش که در زیر بغل جامه دوزند بغلک، پارچه مثلث متساوی الساقین که از تریز جامه ببرند تا خشتک را بر آن دوزند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوسه
تصویر سوسه
نیرنگ و خدشه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوره
تصویر سوره
نشان بزرگی و رفعت آن هر یک از فصول یکصد و چهارده گانه قرآن مجید
فرهنگ لغت هوشیار
ساییده شده لمس شده، کوفته سحق شده، خرد شده ریز شده سوده الماس، گداخته مذاب، آغشته باب، اندوده، فرسوده کهنه شده، حک شده، محو شده، سوراخ شده سفته، خرج شده، گرد و غبار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سنهه
تصویر سنهه
سال زمانه زمانک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سویه
تصویر سویه
راستی و برابری، همواری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سومه
تصویر سومه
نشانه، ارزش، نشانه چربی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سهوه
تصویر سهوه
پستو، خرسنگ، درپوشه، خوان، سه پایه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوچه
تصویر سوچه
((چَ یا چِ))
پارچه ای چهار گوشه که در زیر بغل جامه دوزند، بغلک، پارچه مثلث متساوی الساقین که از سر تریز جامه ببرند تا خشتک را بر آن دوزند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سوله
تصویر سوله
((لِ))
نوعی اسکلت پیش ساخته برای ساختمان که به شکل خرپا زده شود
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سوقه
تصویر سوقه
((قَ یا قِ))
رعیت، مردم فرومایه
فرهنگ فارسی معین
((سَ غَ یا سُ غِ))
مرسومی که سابقاً سپاهیان از علوفه و ماهیانه خود به نویسندگان می دادند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از کوهه
تصویر کوهه
آذی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سویه
تصویر سویه
جنبه، وجه
فرهنگ واژه فارسی سره