جدول جو
جدول جو

معنی سواع - جستجوی لغت در جدول جو

سواع
نام بتی، پاره ای از شب
تصویری از سواع
تصویر سواع
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سواعد
تصویر سواعد
جمع ساعد، بازو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سواعد
تصویر سواعد
ساعدها، دستهای انسان از مچ تا آرنج، ساقهای دست، در موسیقی دسته برخی سازها مانند عود، طنبور، سه تار و امثال آن، جمع واژۀ ساعد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سوان
تصویر سوان
(دخترانه و پسرانه)
نام دریاچه ای در ارمنستان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سوال
تصویر سوال
پرسش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سباع
تصویر سباع
فخر کردن، فخر نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از خواع
تصویر خواع
هاژویی کاتورگی (تحیر)، خود بینی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سطاع
تصویر سطاع
فرستون در چادر، گردن، داغ پهلو در اشتر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سراع
تصویر سراع
شتابان: مرد، جمع سرع، شاخه های رز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سلاع
تصویر سلاع
پوست تراکی از بیماری ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سقاع
تصویر سقاع
جولخ آبفت (خرقه) روبند روبنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سماع
تصویر سماع
شنوائی، شنیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سولع
تصویر سولع
سبر زرد از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوای
تصویر سوای
بجز، مگر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سواه
تصویر سواه
برهنگی، رسوایی، جهمرزی (زنا)، بد خویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوام
تصویر سوام
بها و قیمت، بها کردن متاع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سواک
تصویر سواک
دندان مال رفان (مسواک) چوب دندان مال مسواک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوافع
تصویر سوافع
باد های سوزان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سواف
تصویر سواف
مرگا مرگ، ستور میری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سواغ
تصویر سواغ
اندوه زدای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سواطع
تصویر سواطع
جمع ساطعه، بلند ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سواس
تصویر سواس
تبریزی از درختان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوار
تصویر سوار
راکب، کسی که بر روی اسب و ستوران دیگر نشیند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سواد
تصویر سواد
کالبد تن، کره زمین، و بمعنای سیاهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سواخ
تصویر سواخ
گل و لای
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سواجع
تصویر سواجع
جمع ساجعه، کبوتران بانگدار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سواج
تصویر سواج
آهسته رفتن نرم رفتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیاع
تصویر سیاع
کندر دار از گیاهان درخت کندر درخت بان کاه گل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوال
تصویر سوال
پرسش، طلب کردن، درخواست کردن، درخواست، گدایی
سؤال و جواب: پرسش و پاسخ، در ادبیات در فن بدیع شاعر در یک یا چند بیت مضمونی را به طریق سؤال و جواب بیان کند، مراجعه برای مثال گفتم غم تو دارم گفتا غمت سرآید / گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید (حافظ - ۴۷۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سباع
تصویر سباع
سبع ها، جانوران درنده، ددها، جمع واژۀ سبع
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سوار
تصویر سوار
کسی که بر روی اسب یا مرکب دیگر قرار دارد، کسی که داخل وسیلۀ نقلیه یا آسانسور قرار دارد، سرنشین،
در ورزش شطرنج هر یک از مهره ها غیر از پیاده و شاه، نصب شده، کنایه از مسلط، غالب،
در امور نظامی هر یک از سربازان سواره نظام، کنایه از دلاور، پهلوان
سوار شدن: بر روی اسب یا مرکب دیگر نشستن، برنشستن
سوار کردن: کسی را بر مرکب نشاندن، بر نشاندن، جا دادن چیزی بر روی چیز دیگر مثل جای دادن نگین بر روی انگشتری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سوام
تصویر سوام
گله و رمۀ گاو و گوسفند و اسبان و شتران در حال چریدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سواد
تصویر سواد
توانایی خواندن و نوشتن، مجموعۀ آگاهی ها از چیزی، معلومات، منسوخ، رونوشت، مسوده،
پیرامون شهر و حوالی آن، سیاهی شهر از دور،
کنایه از گروهی از مردم، جماعت، مقابل بیاض، سیاهی، سرزمین، مملکت
سواد اعظم: شهر بزرگ، پایتخت
سواد داشتن: باسواد بودن، توانایی خواندن و نوشتن داشتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سماع
تصویر سماع
شرکت دسته جمعی در ترانه خوانی و پایکوبی، آوازخوانی، پایکوبی، دست افشانی، وجد و سرور، شنوایی، آواز خوش، غنا، سرود، شنیدن، شنودن
سماع طبیعی: در فلسفه قسمتی از حکمت طبیعی که در امور طبیعی و آنچه همۀ اجسام طبیعی در آن اشتراک دارند مانند ماده، صورت، حرکت، سکون، طبیعت و غیره بحث کند
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از قواع
تصویر قواع
خرگوش از جانوران، آوای خرگوش، زوزه گرگ گرگ زوزه کش
فرهنگ لغت هوشیار