پرنده ای کوچک با پرهای سیاه و خاکستری که در صحرا لای بوته های خاردار لانه می سازد و آن را برای گوشتش شکار می کنند، سنگ خوٰار، سنگخوٰاره، اسفرود، سفرود، قطات
پرنده ای کوچک با پرهای سیاه و خاکستری که در صحرا لای بوته های خاردار لانه می سازد و آن را برای گوشتش شکار می کنند، سَنگ خوٰار، سَنگخوٰاره، اِسفَرود، سَفرود، قَطات
تگرگ، قطره های باران که در اثر سرد شدن ناگهانی هوا در ارتفاع کم به صورت دانه های کوچک یخ می بارد، پسکک، شخکاسه، یخچه، ژاله، سنگک، پسنگک، آب بسته، شهنگانه، سنگچه کماج، تختۀ گرد که میانش سوراخ دارد و در سرستون خیمه قرار می دهند، کلیچۀ خیمه، سنگور، بادریسه، سپندوز، چناب، شنگرک
تَگَرگ، قطره های باران که در اثر سرد شدن ناگهانی هوا در ارتفاع کم به صورت دانه های کوچک یخ می بارد، پَسکَک، شَخکاسِه، یَخچِه، ژالِه، سَنگَک، پَسَنگَک، آبِ بَستِه، شَهَنگانِه، سَنگچِه کُماج، تختۀ گرد که میانش سوراخ دارد و در سرستون خیمه قرار می دهند، کَلیچِۀ خِیمِه، سَنگور، بادریسِه، سِپَندوز، چَناب، شَنگُرک
پرنده ای کوچک با پرهای سیاه و خاکستری که در صحرا لای بوته های خاردار لانه می سازد و آن را برای گوشتش شکار می کنند، سنگ خوٰار، سنگخوٰارک، اسفرود، سفرود، قطات
پرنده ای کوچک با پرهای سیاه و خاکستری که در صحرا لای بوته های خاردار لانه می سازد و آن را برای گوشتش شکار می کنند، سَنگ خوٰار، سَنگخوٰارَک، اِسفَرود، سَفرود، قَطات
سنگچه که تگرگ و ژاله باشد. (برهان) (آنندراج). ژاله. (الفاظ الادویه). سنگچه. (جهانگیری) ، بادریسه و آن چرم یا چوبی باشد مدور که در گلوی دوک محکم کنند وبه عربی فلکه خوانند. (آنندراج) (برهان). بادریسه دوک و سنگوک نیز گفته اند. (فرهنگ رشیدی). بادریسۀ دوک که آنرا سنکوره و شولک نیز گویند. بهندش بهرکی خوانند. (شرفنامۀ منیری)
سنگچه که تگرگ و ژاله باشد. (برهان) (آنندراج). ژاله. (الفاظ الادویه). سنگچه. (جهانگیری) ، بادریسه و آن چرم یا چوبی باشد مدور که در گلوی دوک محکم کنند وبه عربی فلکه خوانند. (آنندراج) (برهان). بادریسه دوک و سنگوک نیز گفته اند. (فرهنگ رشیدی). بادریسۀ دوک که آنرا سنکوره و شولک نیز گویند. بهندش بهرکی خوانند. (شرفنامۀ منیری)
سله ای باشد که فقاعیان شیشه ها و کوزه های فقاع را که بوزه باشد در میان آن بچینند. (برهان) (فرهنگ رشیدی) (آنندراج). سلۀ فقاعیان که فقاع در آن چینند. (اوبهی). سنجور. (مهذب الاسماء) : اگر چون زر نخواهی رای عاشق منه بر گردنم چون سیم سنگور. سنائی. نارسیده ترنج با رودش چون فقع کوزه و چوسنگور است. ابوالفرج رونی (دیوان چ چابکن مستشرق روسی ص 29). ، بادریسۀ دوک، و آن چرم یا چوبی باشد مدور که در گلوی دوک محکم سازند و به عربی فلکه خوانند، نام مرغی. (برهان) (آنندراج) (جهانگیری)
سله ای باشد که فقاعیان شیشه ها و کوزه های فقاع را که بوزه باشد در میان آن بچینند. (برهان) (فرهنگ رشیدی) (آنندراج). سلۀ فقاعیان که فقاع در آن چینند. (اوبهی). سنجور. (مهذب الاسماء) : اگر چون زر نخواهی رای عاشق منه بر گردنم چون سیم سنگور. سنائی. نارسیده ترنج با رودش چون فقع کوزه و چوسنگور است. ابوالفرج رونی (دیوان چ چابکن مستشرق روسی ص 29). ، بادریسۀ دوک، و آن چرم یا چوبی باشد مدور که در گلوی دوک محکم سازند و به عربی فلکه خوانند، نام مرغی. (برهان) (آنندراج) (جهانگیری)
سنگخوار. (جهانگیری). مرغک سنگ خوار که به عربی قطاه گویند. (برهان) (آنندراج). پرنده ای است از رستۀ ماکیان ها که در صحاری لای بوته های گون و خارها لانه میسازد و دارای پرواز مقطع و کوتاه ولی سریع میباشد پرهایش خاکستری تیره و قدش کوچکتر از کبک است. از دانه های بذور مختلف تغذیه میکند. محل زندگیش در آسیای مرکزی و غربی و آسیای صغیر است و در ایران بسیار فراوان بوده است و آنرا جهت استفاده از گوشتش شکار میکنند (متأسفانه بعلت شکار بیرون از حد نسلش در ایران رو به انقراض است). باقری قره. قطاه. اسفرود. سنگ شکنک. سنگ خواره. سنگ خور. سنگ خوار. اسفهرود. سفرود. سنگین خوار. (فرهنگ فارسی معین)
سنگخوار. (جهانگیری). مرغک سنگ خوار که به عربی قطاه گویند. (برهان) (آنندراج). پرنده ای است از رستۀ ماکیان ها که در صحاری لای بوته های گون و خارها لانه میسازد و دارای پرواز مقطع و کوتاه ولی سریع میباشد پرهایش خاکستری تیره و قدش کوچکتر از کبک است. از دانه های بذور مختلف تغذیه میکند. محل زندگیش در آسیای مرکزی و غربی و آسیای صغیر است و در ایران بسیار فراوان بوده است و آنرا جهت استفاده از گوشتش شکار میکنند (متأسفانه بعلت شکار بیرون از حد نسلش در ایران رو به انقراض است). باقری قره. قطاه. اسفرود. سنگ شکنک. سنگ خواره. سنگ خور. سنگ خوار. اسفهرود. سفرود. سنگین خوار. (فرهنگ فارسی معین)
دهی است از دهستان راستوپی بخش مرادکوه شهرستان شاهی. دارای 380 تن سکنه است. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و مختصر گله داری است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
دهی است از دهستان راستوپی بخش مرادکوه شهرستان شاهی. دارای 380 تن سکنه است. آب آن از چشمه. محصول آنجا غلات. شغل اهالی زراعت و مختصر گله داری است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3)
نام مرغی است کوچک و سیاه رنگ و کاکل دارد که سنگریزه میخورد و به عربی قطاه خوانند. (برهان). نام مرغی است که سنگ ریزه غذای آن باشد و معرب آن سنگخوارج است. (جهانگیری). نام مرغی است که به عربی آنرا قطاه خوانند و گویند: سنگ میخورد. و جوزاالقطاه، دانه ای است شبیه به کاکنج وچون بخوردن آن بسیار حریص است به این اسم موسوم شده است. (آنندراج). قطاه. (دهار). کدری. اسفرود. سفرود. خیزاب. ماریه. غضاره. (یادداشت بخط مؤلف). بترکی باقری قره گویند. (یادداشت بخط مؤلف) : پراکنده با مشک دم سنگخوار خروشان بهم سارک و لاله سار. اسدی
نام مرغی است کوچک و سیاه رنگ و کاکل دارد که سنگریزه میخورد و به عربی قطاه خوانند. (برهان). نام مرغی است که سنگ ریزه غذای آن باشد و معرب آن سنگخوارج است. (جهانگیری). نام مرغی است که به عربی آنرا قطاه خوانند و گویند: سنگ میخورد. و جوزاالقطاه، دانه ای است شبیه به کاکنج وچون بخوردن آن بسیار حریص است به این اسم موسوم شده است. (آنندراج). قطاه. (دهار). کُدری. اسفرود. سفرود. خیزاب. ماریه. غضاره. (یادداشت بخط مؤلف). بترکی باقری قره گویند. (یادداشت بخط مؤلف) : پراکنده با مشک دم سنگخوار خروشان بهم سارک و لاله سار. اسدی
پرنده یست از راسته ماکیان که در صحاری لای بوته های گون و خارها لانه میسازد و دارای پرواز مقطع و کوتاه ولی سریع می باشد، پرهایش خاکستری تیره و قدش کوچکتر از کبک است. از دانه های بذور مختلف تغذیه میکند. محل زندگیش در آسیای مرکزی و غربی و آسیای صغیر است و در ایران بسیار فراوان بوده است و آنرا جهت استفاده از گوشتش شکار میکنند (متاسفانه به علت شکار بیرون از قاعده در ایران رو به انقراض است) باقرقره قطا سنگ خور سنگ خوار اسفهرود سفرود سنگین خوار
پرنده یست از راسته ماکیان که در صحاری لای بوته های گون و خارها لانه میسازد و دارای پرواز مقطع و کوتاه ولی سریع می باشد، پرهایش خاکستری تیره و قدش کوچکتر از کبک است. از دانه های بذور مختلف تغذیه میکند. محل زندگیش در آسیای مرکزی و غربی و آسیای صغیر است و در ایران بسیار فراوان بوده است و آنرا جهت استفاده از گوشتش شکار میکنند (متاسفانه به علت شکار بیرون از قاعده در ایران رو به انقراض است) باقرقره قطا سنگ خور سنگ خوار اسفهرود سفرود سنگین خوار
پرنده یست از راسته ماکیان که در صحاری لای بوته های گون و خارها لانه میسازد و دارای پرواز مقطع و کوتاه ولی سریع می باشد، پرهایش خاکستری تیره و قدش کوچکتر از کبک است. از دانه های بذور مختلف تغذیه میکند. محل زندگیش در آسیای مرکزی و غربی و آسیای صغیر است و در ایران بسیار فراوان بوده است و آنرا جهت استفاده از گوشتش شکار میکنند (متاسفانه به علت شکار بیرون از قاعده در ایران رو به انقراض است) باقرقره قطا سنگ خور سنگ خوار اسفهرود سفرود سنگین خوار
پرنده یست از راسته ماکیان که در صحاری لای بوته های گون و خارها لانه میسازد و دارای پرواز مقطع و کوتاه ولی سریع می باشد، پرهایش خاکستری تیره و قدش کوچکتر از کبک است. از دانه های بذور مختلف تغذیه میکند. محل زندگیش در آسیای مرکزی و غربی و آسیای صغیر است و در ایران بسیار فراوان بوده است و آنرا جهت استفاده از گوشتش شکار میکنند (متاسفانه به علت شکار بیرون از قاعده در ایران رو به انقراض است) باقرقره قطا سنگ خور سنگ خوار اسفهرود سفرود سنگین خوار
اگر بیند سنگخواره در دست داشت، دلیل که در کاری دشوار افتد و در آن کار خیرو منفعت نباشد. اگر بیند سنگخواره از دست بپرید، یا در دستش بمرد، دلیل که از آن کاری که دشوار است به زودی خلاصی یابد. اگر بیند گوشت سنگخواره بخورد، دلیل که کار خود را به دشواری به دست آورد. جابر مغربی اگر بیند سنگخواره را بگرفت، دلیل که وی را با مردی ابله صحبت افتد. محمد بن سیرین
اگر بیند سنگخواره در دست داشت، دلیل که در کاری دشوار افتد و در آن کار خیرو منفعت نباشد. اگر بیند سنگخواره از دست بپرید، یا در دستش بمرد، دلیل که از آن کاری که دشوار است به زودی خلاصی یابد. اگر بیند گوشت سنگخواره بخورد، دلیل که کار خود را به دشواری به دست آورد. جابر مغربی اگر بیند سنگخواره را بگرفت، دلیل که وی را با مردی ابله صحبت افتد. محمد بن سیرین