معنی انگورک انگورک انگور کوچک، نوعی عنکبوت که شبیه دانۀ انگور استانگورک چشم: مردمک چشم، انگوره تصویر انگورک فرهنگ فارسی عمید
انگورک انگورک مردمک دیده. (انجمن آرا) (آنندراج). سیاهی چشم. (یادداشت مؤلف) : انگورک چشم ماست خالت گویی کزعین سواد مردم دیده فتاد. مولوی (از آنندراج). لغت نامه دهخدا
انگولک انگولک انگولک کردن، انگولک کردن مثلاً دستکاری کردن، با چیزی ور رفتن، مزاحم کسی شدن، به کسی آزار رساندن فرهنگ فارسی عمید
انجورک انجورک دهی است از بخش طبس شهرستان فردوس با444 تن سکنه. آب آن از قنات و محصول آن غلات، میوه، پنبه و گاورس است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9) لغت نامه دهخدا
انگوری انگوری منسوب به شهر انگوریه (آنکارا) که امروز پایتخت ترکیه است و آنقره یا آنکارا نامیده می شود لغت نامه دهخدا
انگوره انگوره انگوریه (شهر) : ز انگوره کردند یاور طلب بیامد مدد نیزشان از حلب. نظام قاری (دیوان ص 186). و نیز رجوع به انگوره ای شود لغت نامه دهخدا