جدول جو
جدول جو

معنی سفها - جستجوی لغت در جدول جو

سفها
نادان بی اطلاع، ابله احمق کم عقل جمع سفهاء
تصویری از سفها
تصویر سفها
فرهنگ لغت هوشیار
سفها
سفیه ها، نادان ها، بی خردها، بی حلم ها، بدخوها، جمع واژۀ سفیه
تصویری از سفها
تصویر سفها
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سفهاء
تصویر سفهاء
جمع سفیه، نادانان نادان بی اطلاع، ابله احمق کم عقل جمع سفهاء
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سفهاء
تصویر سفهاء
((سُ فَ))
جمع سفیه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سفعا
تصویر سفعا
سیاه که به سرخی زند، میش سپید با گونه های سیاه، کبوتر زرفیندار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سفرا
تصویر سفرا
جمع سفیر رسولان ایلچیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سفاه
تصویر سفاه
سفیه بودن، نادانی بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سفرا
تصویر سفرا
((سُ فَ))
جمع سفیر، رسولان، ایلچیان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سفرا
تصویر سفرا
سفیرها، اشخاصی که به نمایندگی از جانب یک دولت در پایتخت دولت دیگر اقامت دارند، ایلچی ها، اصلاح کنندگان میان دو قوم، میانجی ها، جمع واژۀ سفیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سها
تصویر سها
(پسرانه)
ستاره کم نوری در صورت فلکی دب اکبر
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سفه
تصویر سفه
سبکی عقل و نادانی، ناخردمندی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سها
تصویر سها
نخک از ستارگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سها
تصویر سها
ستاره ای کم نور در دب اصغر، سهیٰ
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سفه
تصویر سفه
سبک عقل شدن، نادانی و بی خردی کردن، بدخویی و نابردباری کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سفه
تصویر سفه
((سَ فَ))
کم خردی
فرهنگ فارسی معین
((سُ))
ستاره ای کوچک و کم نور در صورت فلکی دب اکبر در انتهای ملاقه پهلوی عناق
فرهنگ فارسی معین