جدول جو
جدول جو

معنی سفرا

سفرا
سفیرها، اشخاصی که به نمایندگی از جانب یک دولت در پایتخت دولت دیگر اقامت دارند، ایلچی ها، اصلاح کنندگان میان دو قوم، میانجی ها، جمع واژۀ سفیر
تصویری از سفرا
تصویر سفرا
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با سفرا

افرا

افرا
نکوهیدن، بریدن، شکافتن درختی از تیره افراها جزو افراها جزو تیره های نزدیک بگل سرخیان که درختی است تنومند با برگهای پنجه یی که در باغها و جنگلها میروید اسپندان بوسیاه
فرهنگ لغت هوشیار