جدول جو
جدول جو

معنی سرمه - جستجوی لغت در جدول جو

سرمه
(دخترانه)
ماده ای سیاه رنگ که برای آرایش مژه ها و پلک چشم به کار می رود
تصویری از سرمه
تصویر سرمه
فرهنگ نامهای ایرانی
سرمه
چیزی که در چشم کشند، گرد سیاهی که به مژه ها و پلکهای چشم میکشند
تصویری از سرمه
تصویر سرمه
فرهنگ لغت هوشیار
سرمه
((سُ مَ یا مِ))
گرد نرم شده سولفور آهن یا نقره که برای سیاه کردن مژه ها و پلک ها به کار می رود
سرمه به چشم کور کشیدن: کنایه از کار بیهوده کردن
تصویری از سرمه
تصویر سرمه
فرهنگ فارسی معین
سرمه
((سَ مَ یا مِ))
گیاهی است از تیره اسفناجیان یکساله و علفی که گل هایش منظم و کاملند و جزو سبزی های صحرایی در آش و غذاهای مختلف مصرف می شود. دانه اش قی آور است،، قطف، سرمج، سرمق
تصویری از سرمه
تصویر سرمه
فرهنگ فارسی معین
سرمه
گردی سیاه رنگ که از سولفور آهن یا سولفور سرب به دست می آید و برای سیاه کردن مژه ها و پلک ها به کار می رود، خاکۀ سرب
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خرمه
تصویر خرمه
(دخترانه)
نام همسر مزدک
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از ترمه
تصویر ترمه
(دخترانه)
نوعی پارچه با نقشهای بته جقه یا اسلیمی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از چرمه
تصویر چرمه
(دخترانه)
اسب به ویژه اسب سفیدرنگ
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سرخه
تصویر سرخه
(پسرانه)
از شخصیتهای شاهنامه، نام پسر افراسیاب تورانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سامه
تصویر سامه
(دخترانه)
سوگند، پیمان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سلمه
تصویر سلمه
(دخترانه)
نام گیاهی است
فرهنگ نامهای ایرانی
شکوفه روفاندار (درخت مسواک) دیگ دیگ سنگی افزاری است درودگر انرا که بوسیله آن چوب و تخته را سوراخ کنند مثقب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درمه
تصویر درمه
خرگوش، زره تابان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سامه
تصویر سامه
شرط
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سرما
تصویر سرما
برودت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سامه
تصویر سامه
عهد و پیمان و سوگند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از چرمه
تصویر چرمه
اسب (مطلقا)، اسب سفید، چرمینه مچاچنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حرمه
تصویر حرمه
بی بهرگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترمه
تصویر ترمه
نمد زین را گویند، پارچه نفیسی را که از کوک بافند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سحمه
تصویر سحمه
سیاهی توده آهن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از پرمه
تصویر پرمه
پرماه کاهلی در کارها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سخمه
تصویر سخمه
سیاهی، کینه، خشم
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرده
تصویر سرده
نوع قسم، نوعی خربزه، قدحی که بدان شراب خورند، ساقی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرخه
تصویر سرخه
سرخ رنگ
فرهنگ لغت هوشیار
کاسه مسین گردی که در ته آن سوراخی است و این کاسه را در کاسه بزرگتری که پر از آبست قرار میدهند و به عنوان ساعت آبی از آن استفاده میکنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سربه
تصویر سربه
گروه، گله رمه، رده رز رده درختان مو
فرهنگ لغت هوشیار
گیاهی است از تیره اسفنجیان که در نواحی گرم و معتدل آسیا و اروپا روید (در خراسان نیز روییده میشود) گیاهی است یکساله و علفی که گلهایش منظم و کاملند و جزو سبزیهای صحرایی در آش و غذاهای مختلف مصرف میشود دانه اش قی آور است قطف سرمج سرمق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرمق
تصویر سرمق
پارسی تازی گشته سرمک از گیاهان دارویی سلمه سرمک سلمه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرمش
تصویر سرمش
زردالوی خشک
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرمد
تصویر سرمد
همیشه، دائم، جاوید
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی شگته سرمج سرمک از گیاهان دارویی گیاهی است از تیره اسفنجیان که در نواحی گرم و معتدل آسیا و اروپا روید (در خراسان نیز روییده میشود) گیاهی است یکساله و علفی که گلهایش منظم و کاملند و جزو سبزیهای صحرایی در آش و غذاهای مختلف مصرف میشود دانه اش قی آور است قطف سرمج سرمق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرما
تصویر سرما
سردی هوا، ضد گرما
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته سرکه کبک ماده مایعی است با بوی بسیار زننده و طعم بسیار ترش که از اکسید شدن شرابها و نوشابه های الکلی دیگر که غلضت الکلی آنها زیاد نیست به دست می آید. سرکه رنگ کاغذ تورنسل را قرمز میکند بنابرین جسمی اسیدی است که در تجزیه الکتریکی مانند اسیدهای کانی ئیدروژن تولید میکند. جوهر سرکه. اسیدی است که مایع اصلی سرکه است و جزو اسیدهای قوی آلی است و امروزه به طریق مختلف صنعتی نیز آنرا تهیه میکنند اسید استیک. یا سرکه ده ساله. سرکه ای که ده سال از تولید آن گذشته باشد، کینه دیرینه
فرهنگ لغت هوشیار
سپاه کوچک از پنج تا سسد کنیزک کنیزک یغلخواب گروهی از لشکر (از 5 تا 300 و 400 تن)، لشکری که پیغامبر (ص) بذات خویش در آن نباشد و به سر کردگی یکی از صحابه فرستاده شده باشد مقابل غزوه
فرهنگ لغت هوشیار
واحد سرق پارسی تازی گشته سرده پرند سپید سرقت در فارسی: دزدی، سخن دزدی، دزدیده
فرهنگ لغت هوشیار