- سرشیر
- چربیی که روی شیر - که نخست گرم و سپس سرد شده باشد - بندد دمایه
معنی سرشیر - جستجوی لغت در جدول جو
- سرشیر
- لایه ای از چربی که پس از سرد شدن شیر روی آن می بندد، چرابه، قیماق
- سرشیر
- چربی ای که روی شیر که نخست گرم و سپس سرد شده باشد بندد، مایه
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آنچه که دارای نشیب است سطح مایل سراشیب مقابل سر بالا، رو بپایین با نشیب
نوعی گل که زنان بدان گیسوان خود شویند
پر، لبریز
هر شیردهنده که شیر بسیار داشته باشد، گاو و گوسفند که شیر بسیار بدهد
سریرت ها، نیت ها، باطن ها، جمع واژۀ سریرت
سراشیب، دارای شیب، نشیب دار، رو به پایین، سرازیری
سرازیر، دارای سراشیبی، سرنگون، مقابل سربالا، رو به پایین
لبریز، پر، لبالب
голова
голова
cabeça
cabeza
hoofd
kepala
kichwa