کسی که مردی نداشته باشد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، کسی که جماع نکند. (منتهی الارب) (آنندراج) ، کسی که اورا فرزندی نشود و گشنی که باردار نگرداند. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، سست. (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، مرد زیرک و هشیار، نگهبان آن چیزی که در دست شخص باشد. ج، سراس. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
کسی که مردی نداشته باشد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، کسی که جماع نکند. (منتهی الارب) (آنندراج) ، کسی که اورا فرزندی نشود و گشنی که باردار نگرداند. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، سست. (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، مرد زیرک و هشیار، نگهبان آن چیزی که در دست شخص باشد. ج، سراس. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
کلمه امر یعنی در آی به قصد و ارادۀ کارهای مهم و عالی. (ناظم الاطباء). امر است کسی را به معالی امور، یعنی کارهای شریف و برتر اختیار کن. (یادداشت مؤلف). یقال اذا امرته بمعالی الامور. (ذیل اقرب الموارد)
کلمه امر یعنی در آی به قصد و ارادۀ کارهای مهم و عالی. (ناظم الاطباء). امر است کسی را به معالی امور، یعنی کارهای شریف و برتر اختیار کن. (یادداشت مؤلف). یقال اذا امرته بمعالی الامور. (ذیل اقرب الموارد)