معنی سرسپرده تصویر سرسپرده سرسپرده مطیع فرمانبرده، تسلیم شده، به حلقه ارادت مرشد در آمدهمطیع فرمانبرده، تسلیم شده، به حلقه ارادت مرشد در آمده فرهنگ لغت هوشیار