معنی سرس سرس(تَمْ) نامرد شدن، جماع نکردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، فرزندی نشدن کسی را. (آنندراج). باردار نکردن گشن. (منتهی الارب) (آنندراج) ، بدخوی شدن، دانا و هوشیار گردیدن پس از نادانی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) لغت نامه دهخدا