جدول جو
جدول جو

معنی سرزنده - جستجوی لغت در جدول جو

سرزنده
سر حال، سرخوش، شادمان، بانشاط، معروف، نامدار، متنفذ، سردسته، بزرگ تر صنف یا طایفه، سرجنبان
تصویری از سرزنده
تصویر سرزنده
فرهنگ فارسی عمید
سرزنده
(سَ زِ دَ / دِ)
سربزرگ، چه زنده بمعنی بزرگ است. (غیاث). سربزرگ، چه زنده بمعنی مطلق بزرگ است، از این جاست که فیل بزرگ را زنده پیل گویند. (از آنندراج). مهتر. بزرگ:
سرزنده ای نماند جهان خراب را
بر سر عمامه ها همه لوح مزارهاست.
محسن تأثیر (از آنندراج).
، بانشاط. دل زنده
لغت نامه دهخدا
سرزنده
سر حال شادمان مسرور: بسیار سر زنده و با نشاط و خوش معاشرت است، معروف مشهور، مهتر قوم سردسته سر جنبان
فرهنگ لغت هوشیار
سرزنده
((~. زِ دَ یا دِ))
شادمان، سرحال
تصویری از سرزنده
تصویر سرزنده
فرهنگ فارسی معین
سرزنده
بانشاط، دل به نشاط، زنده دل، سرحال، سرخوش
متضاد: افسرده، بی دل و دماغ، پکر، گرفته، دلمرده، سرحلقه، سرخیل، سردسته، سلسله جنبان
فرهنگ واژه مترادف متضاد
سرزنده
حيّةً
تصویری از سرزنده
تصویر سرزنده
دیکشنری فارسی به عربی
سرزنده
Brisk, Pert, Frisky, Zippy
تصویری از سرزنده
تصویر سرزنده
دیکشنری فارسی به انگلیسی
سرزنده
vif
تصویری از سرزنده
تصویر سرزنده
دیکشنری فارسی به فرانسوی
سرزنده
活跃的 , 活泼的
تصویری از سرزنده
تصویر سرزنده
دیکشنری فارسی به چینی
سرزنده
زندہ دل , چنچل , سرزنده
تصویری از سرزنده
تصویر سرزنده
دیکشنری فارسی به اردو
سرزنده
живой , игривый
تصویری از سرزنده
تصویر سرزنده
دیکشنری فارسی به روسی
سرزنده
lebendig
تصویری از سرزنده
تصویر سرزنده
دیکشنری فارسی به آلمانی
سرزنده
живий , жвавий
تصویری از سرزنده
تصویر سرزنده
دیکشنری فارسی به اوکراینی
سرزنده
سرزنده، زنده
دیکشنری اردو به فارسی
سرزنده
สดใส , ร่าเริง , สดใส , สดใส
تصویری از سرزنده
تصویر سرزنده
دیکشنری فارسی به تایلندی
سرزنده
প্রাণবন্ত , চঞ্চল , প্রাণবন্ত , চঞ্চল
تصویری از سرزنده
تصویر سرزنده
دیکشنری فارسی به بنگالی
سرزنده
animado, brincalhão, vivo
تصویری از سرزنده
تصویر سرزنده
دیکشنری فارسی به پرتغالی
سرزنده
hai, mwenye furaha, mchangamfu
تصویری از سرزنده
تصویر سرزنده
دیکشنری فارسی به سواحیلی
سرزنده
canlı, hareketli
تصویری از سرزنده
تصویر سرزنده
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
سرزنده
活発な , 元気な
تصویری از سرزنده
تصویر سرزنده
دیکشنری فارسی به ژاپنی
سرزنده
żywy, żywiołowy
تصویری از سرزنده
تصویر سرزنده
دیکشنری فارسی به لهستانی
سرزنده
활발한 , 활발한
تصویری از سرزنده
تصویر سرزنده
دیکشنری فارسی به کره ای
سرزنده
ceria, riang
تصویری از سرزنده
تصویر سرزنده
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
سرزنده
जीवंत , चंचल
تصویری از سرزنده
تصویر سرزنده
دیکشنری فارسی به هندی
سرزنده
levendig
تصویری از سرزنده
تصویر سرزنده
دیکشنری فارسی به هلندی
سرزنده
animado, vivaz
تصویری از سرزنده
تصویر سرزنده
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
سرزنده
vivace
تصویری از سرزنده
تصویر سرزنده
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
سرزنده
חיוני , נמרץ , חַי , חיוני
تصویری از سرزنده
تصویر سرزنده
دیکشنری فارسی به عبری

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از ارزنده
تصویر ارزنده
(دخترانه)
محترم، دارای احترام
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سرگنده
تصویر سرگنده
با نفوذ، کله بزرگ، متمول، کله گنده
فرهنگ لغت هوشیار
آنکه چیزی میسازد صانع عامل، آماده کننده تهیه کننده، بنا بانی عمارت کننده، پدید آورنده امری تازه اختراع کننده مخترع مبدع موجد، جاعل، سازگار سازوار، نوازش کننده دلگرم کننده، بخشنده، علاج کننده موثر مفید (دارو)، ساز زننده نوازنده، کسی که آهنگ موسیقی سازد مصنف موسیقی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ارزنده
تصویر ارزنده
دارای ارزش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرکنده
تصویر سرکنده
آنکه سرش را کنده و بریده باشند: مرغ سر کنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سازنده
تصویر سازنده
تولیدگر
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ارزنده
تصویر ارزنده
نفیس
فرهنگ واژه فارسی سره