جدول جو
جدول جو

معنی سررسید - جستجوی لغت در جدول جو

سررسید
موعود، موعد
تصویری از سررسید
تصویر سررسید
فرهنگ واژه فارسی سره
سررسید
روز موعود
تصویری از سررسید
تصویر سررسید
فرهنگ لغت هوشیار
سررسید
موعد، در بانکداری موعد پرداخت پول سند، دفتر تقویم دار
تصویری از سررسید
تصویر سررسید
فرهنگ فارسی عمید
سررسید
((~. رَ یا رِ))
زمان پرداخت پولی که از بانک به عنوان وام گرفته شده
تصویری از سررسید
تصویر سررسید
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سررسیدن
تصویر سررسیدن
حاضرآمدن، به انتها رسیدن مدت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سررسیدن
تصویر سررسیدن
((~. رَ یا رِ دَ))
ناگهان رسیدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سر رسید
تصویر سر رسید
موعد پرداخت پول (سفته برات و غیره)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دررسیدن
تصویر دررسیدن
رسیدن واصل شدن، آمدن، فراهم شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوبسید
تصویر سوبسید
یارانه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بررسیدن
تصویر بررسیدن
وا رسی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سردسیر
تصویر سردسیر
جایی که سرد باشد ییلاق مقابل گرمسیر
فرهنگ لغت هوشیار
ناگهان رسیدن ناگاه حاضر شدن: به سبب تعمیر جاده راه بسته شد سه اتومبیل دیگر هم سر رسید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرگزید
تصویر سرگزید
پولی که مسلمانان سر شمار از کافران میگرفتند جزیه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سراسیا
تصویر سراسیا
آلبالو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دررسیدن
تصویر دررسیدن
رسیدن، فرارسیدن، به موقع رسیدن، ناگاه وارد شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سر رسیدن
تصویر سر رسیدن
ناگهان از راه رسیدن، فرارسیدن موعد کاری، فرارسیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بررسیدن
تصویر بررسیدن
بررسی کردن، وارسی کردن، رسیدگی کردن به کاری، پرسیدن، برای مثال آز بگذار که با آز به حکمت نرسی / ور بیان بایدت از حال سنائی بررس (سنائی۲ - ۱۸۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سردسیر
تصویر سردسیر
مقابل گرمسیر، سرزمینی که هوای آن سرد باشد، ییلاق، جای سرد، بسیار سرد
فرهنگ فارسی عمید
نرسیده (میوه) نارس، نابالغ (کودک) اندک سال: کس اندر جهان کودکی نارسید بدین شیر مردی و گردی ندید. (شا. لغ)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بررسیدن
تصویر بررسیدن
((بَ. رِ دَ))
تحقیق کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دررسیدن
تصویر دررسیدن
((دَ رِ دَ))
رسیدن، به موقع رسیدن، فراهم شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سوبسید
تصویر سوبسید
کمک مالی دولت برای پایین آوردن قیمت مایحتاج ضروری مردم، یارانه (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سردسیر
تصویر سردسیر
((سَ))
ییلاق، جای سرد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرگزید
تصویر سرگزید
((~. گَ))
جزیه، باج، سرگزیت
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نارسید
تصویر نارسید
نارس، نابالغ، برای مثال کس اندر جهان کودک نارسید / بدان شیرمردی و گردی ندید (فردوسی - ۱/۲۷۱)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بررسی
تصویر بررسی
مطالعه
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بررسی
تصویر بررسی
رسیدگی تحقیق
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرسری
تصویر سرسری
سختی و کاری که بی اندیشه و تامل کنند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرساد
تصویر سرساد
پنج انگشت از گیاهان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرریز
تصویر سرریز
ریختن آب و مانند آن از سر حوض و جز آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرریز
تصویر سرریز
آنچه، به ویژه مایعات، که به واسطۀ پر شدن ظرفی یا جایی مانند حوض از آن فرو ریزد، فروریختن چیزی، به ویژه مایعات، از ظرفی یا جایی به واسطۀ پر شدن آن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بررسی
تصویر بررسی
رسیدگی، وارسی، مطالعه و تحقیق
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرسری
تصویر سرسری
کاری که بی تامل و از روی سستی و سهل انگاری انجام داده شود، سخن یاوه، بیهوده و نسنجیده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بررسی
تصویر بررسی
((بَ رِ))
رسیدگی، تحقیق
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرسری
تصویر سرسری
((~. سَ))
بی تأمل، بدون فکر کردن
فرهنگ فارسی معین