جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با سرگزید

سرگزید

سرگزید
سرگزیت است که جزیه و زری باشد که از کفار گیرند. (برهان). سرگزیت. (جهانگیری)
لغت نامه دهخدا

سرگزین

سرگزین
انتخاب عمال حاکم از هر گله گوسفند و گاو و ایلخی اسب یک گاو یک گوسفند و یک اسب را و آن رسمی معمول بود
فرهنگ لغت هوشیار

سرگزین

سرگزین
انتخاب تعدادی دام (گاو، گوسفند، اسب..) توسط عمال حاکم که از گله جدا می کردند و می بردند و آن رسمی معمول بود
سرگزین
فرهنگ فارسی معین

سرگزین

سرگزین
گاو و گوسفند یا اسب که در قدیم برای پادشاه یا حاکم از گله جدا می کردند و می برند
فرهنگ فارسی عمید

سرگزیت

سرگزیت
پولی که در قدیم مسلمانان از اهل ذمه می گرفتند، باج و خراج، جزیه
سرگزیت
فرهنگ فارسی عمید

سرگزین

سرگزین
آن باشد که کسان حاکم از هر گلۀ گوسفند و گاوو ایلخی اسب یک گوسفند و یک گاو و یک اسب انتخاب و گزین کرده بگیرند. (برهان) (جهانگیری). عمده از مواشی که برای حاکم انتخاب کنند. (آنندراج) :
اندر آن میدان که راند فوج دشمن چون رمه
تیغ او از گلۀ بدخواه خواهد سرگزین.
ذوالفقار علی شیروانی
لغت نامه دهخدا