جدول جو
جدول جو

معنی سرخود - جستجوی لغت در جدول جو

سرخود
خودسر و خود مختار و مستقل
تصویری از سرخود
تصویر سرخود
فرهنگ لغت هوشیار
سرخود
خودسر، خودرای، آزاد و رها
سرخود کار کردن: کنایه از به میل خود و از پیش خود و بدون دستور کار کردن
تصویری از سرخود
تصویر سرخود
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از برخود
تصویر برخود
بروی خود، بخود بالیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرخوش
تصویر سرخوش
شادمان و خوشحال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرخوش
تصویر سرخوش
((سَ))
خوشحال، شادمان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرخور
تصویر سرخور
((سَ))
آن که بدقدم است و اطرافیانش زود می میرند
فرهنگ فارسی معین
головокружительный
دیکشنری فارسی به روسی
запаморочливий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
चकराया हुआ
دیکشنری فارسی به هندی
เวียนหัว
دیکشنری فارسی به تایلندی
মাথা ঘোরানো
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از رخود
تصویر رخود
نرم استخوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سخود
تصویر سخود
جوانی خوش
فرهنگ لغت هوشیار
آواز نشاط انگیز یا مهیج (انسان پرنده) نغمه، شعر آهنگدار دارای جنبه حماسی ملی وطنی. یا سرود پارسی. یکی از آهنگهای موسیقی قدیم. یا سرود شاهنشاهی. سرود حاکی از ستایش شاه. یا سرود ماورا النهری. یکی از آهنگهای موسیقی قدیم. یا سرود ملی. سرود رسمی یک کشور و آن حاکی از روحیه تاریخ و سنن آن کشور است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سرود
تصویر سرود
((سُ))
آواز نشاط انگیز یا مهیج، شعر حماسی که با آهنگ خوانده شود، آواز یا نغمه طرب انگیز که چند تن با هم و با یک آهنگ بخوانند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سرود
تصویر سرود
نغمه، آواز، در موسیقی آواز طرب انگیز یا هیجان آمیز که چند تن با هم به یک آهنگ بخوانند، در موسیقی سازی زهی و آرشه ای با دستۀ کوتاه و کاسۀ دوتایی بزرگ و کوچک که اغلب در سیستان و بلوچستان و پاکستان نواخته می شود، قیچک
سرود ملی: در موسیقی سرود رسمی یک کشور که حاکی از وطن دوستی و غرور و افتخارات مردم آن کشور است
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سرخود کار کردن
تصویر سرخود کار کردن
کنایه از به میل خود و از پیش خود و بدون دستور کار کردن
فرهنگ فارسی عمید