- سرآغاز
- اوایل، منشاء
معنی سرآغاز - جستجوی لغت در جدول جو
- سرآغاز
- مقدمه، شروع چیزی
- سرآغاز
- دیباچه، مقدمه، هرچه که با آن چیزی شروع شود
- سرآغاز
- دیباچه، مقدمه، هرچه با آن چیزی شروع شود
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ابتدائا
ابتدا
هر چیز که بدان آن چیز آغاز گردد مقدمه دیباجه
در اول اولا مقابل در آخر
کنایه از تکبر و غروری
با آبرو، با عزت، سربلند، بلند مرتبه
پیش درآمد، مقدمۀ آواز
سرافراز، سربلند، مفتخر
شاگردانه، انعام و پولی که علاوه بر اجرت به شاگرد داده می شود، میلاویه، درستاران، بغیاز، فغیاز، دستاران
مژده، نوید
بخشش، عطا، کرم، دهش، بخشیدن چیزی به کسی، فغیاز، داشات، بذل، احسان، سماحت، عطیّه، عتق، داشن، دهشت، منحت، اعطا، جدوا، جود، صفد، داد و دهش، داشاد، بغیاز
مژده، نوید
بخشش، عطا، کرم، دهش، بخشیدن چیزی به کسی، فغیاز، داشات، بذل، احسان، سماحت، عطیّه، عتق، داشن، دهشت، منحت، اعطا، جدوا، جود، صفد، داد و دهش، داشاد، بغیاز
نجات یافته
((سَ رْ))
فرهنگ فارسی معین
سرو، درختی است مخروطی شکل که در نواحی کوهستانی شمالی ایران می روید. سرو آزاد، سرو سهی، زادسرو
سرگشاده و بمعنی سپاهی و لشکری و آماده جانبازی
آنچه که سر آن گشاده باشد سرباز
کسی که دارای پایین ترین درجۀ نظامی است، کنایه از سپاهی، لشکری، نظامی
پیاده در ورزش شطرنج
کسی که از جان و سر خود گذشته و آمادۀ جانبازی باشد
مقابل سربسته، آنچه سرش باز باشد مانند بطری و قوطی و پاکت یا چیز دیگر، سرگشاده
مقابل سرپوشیده، جایی که سقف نداشته باشد، روباز مثلاً استخر سرباز
سرباز گمنام: سربازی ناشناخته که جسد او را از میان کشته شدگان در جنگ انتخاب کنند و به عنوان نمایندۀ سربازانی که در راه وطن جان داده اند به خاک بسپارند و آرامگاه او را تجلیل کنند
پیاده در ورزش شطرنج
کسی که از جان و سر خود گذشته و آمادۀ جانبازی باشد
مقابل سربسته، آنچه سرش باز باشد مانند بطری و قوطی و پاکت یا چیز دیگر، سرگشاده
مقابل سرپوشیده، جایی که سقف نداشته باشد، روباز مثلاً استخر سرباز
سرباز گمنام: سربازی ناشناخته که جسد او را از میان کشته شدگان در جنگ انتخاب کنند و به عنوان نمایندۀ سربازانی که در راه وطن جان داده اند به خاک بسپارند و آرامگاه او را تجلیل کنند
بدائت، بده، فاتحه
مقابل انجام و فرجام، لحظه یا جای شروع کار، شروع، بن مضارع آغازیدن، روز ازل
اول، شروع، ابتدا
Opening, Beginning, Commencement, Inception, Initialization, Initiation, Origination
начало , инициализация , инициатива , открытие , происхождение
Anfang, Beginn, Initialisierung, Initiierung, Eröffnung, Ursprung
початок , ініціалізація , ініціація , відкриття , походження
początek, inicjalizacja, inicjacja, otwarcie, geneza
开始的 , 开始 , 初始化 , 启动 , 起源
começo, início, inicialização, iniciação, abertura, origem
inizio, inizializzazione, iniziazione, apertura, origine
comienzo, inicio, inicialización, iniciación, apertura, origen
commencement, initialisation, initiation, ouverture, origine