- سداس
- شش شش
معنی سداس - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
شش تایی، دستار شش گزی، شلوار شش گزی، واژه شش واتی
شش تایی، آنچه از شش جزء ترکیب شود، کلمۀ شش حرفی
جمع سدس
اسداس در اخماس زدن: شش در پنج زدن، قمار کردن، حیله کردن
اسداس در اخماس زدن: شش در پنج زدن، قمار کردن، حیله کردن
بسیار مکر
مرسی، تشکر، شکر، ممنون
سنگ انداز مرد سنگ انداز
ششم
حمد و شکر و نعمت
پرده
پرده چادر از ریشه لاتینی کنار فروش
راستی، درست شدن، درستی در کردار و گفتار
دروغگوی
گیاهی است از رده دولپه ییهای جدا گلبرگ که سر دسته تیره سدابیان میباشد. این گیاه از قدیم مورد توجه بوده و در اکثر نقاط میرویدارتفاعش بین 30 تا 80 سانتیمتر و برگهایش بدو صورت ساده (در نواحی مجاور گل) و دوتایی و سه تایی (در قسمتهای پایین گیاه) میباشد. برگهایش ضخیم و آبدار و سبز مایل به آبی است. گلهایش زرد رنگ و میوه اش کپسول و شامل دانه هایی برنگ مایل به قهوه یی است از همه قسمتهای این گیاه بویی نامطبوع و مهوع استشمام میشود از رگهای آن گلوکزید بنام روتین و روتوزید استخراج کنند و نیز اسانسی از آن میگیرند که بویی قوی و طعمی تلخ و تند دارد گیاه مزبور در تداوی به عنوان قاعده آور ضد کرم و معرق استعمال میشود فیجن سذاب خفت آهو دوستک صحرایی. یا سدای کوهی. اسپند، تاپسیا
غوره سبز خرما
شش یک، دستار شش گزی، گوسبند شش ساله
سبزکپا پوششی سبز که دینکاران پوشند، چادر سبز، نیل نیله از گیاهان
تار جامه، تری شب
بیهوشگی خرد رفتگی بیهوشی و رفتگی عقل
تبریزی از درختان
سخن چینی و چغلی
راست و درست بودن، به راه راست بودن، راستی و درستی در کردار و گفتار، راستی و درستی، استقامت
حمد، ثنا، درود، ستایش، شکر، لطف، شفقت، منت، برای مثال سپاس خدا کن که بر ناسپاس / نگوید ثنا مرد مردم شناس (نظامی۵ - ۸۳۱) ، هنوزت سپاس اندکی گفته اند / ز بیور هزاران یکی گفته اند (سعدی۱ - ۱۷۴) ، به این سپاس که مجلس منوّرست به دوست / گرت چو شمع جفایی رسد بسوز و بساز (حافظ - ۵۲۲)
سپاس پذیرفتن: قبول منت کردن، ممنون شدن، شکر کردن
سپاس داشتن: شکر نعمت به جا آوردن، ممنون بودن، منت داشتن
سپاس گزاردن: شکر نعمت به جا آوردن، شکر کردن
سپاس پذیرفتن: قبول منت کردن، ممنون شدن، شکر کردن
سپاس داشتن: شکر نعمت به جا آوردن، ممنون بودن، منت داشتن
سپاس گزاردن: شکر نعمت به جا آوردن، شکر کردن
کسی که سیاست کند، سیاست مدار، کسی که خوب داوری کند، حیله گر
گیاهی خودرو با برگ هایش ضخیم، بدبو، آبدار و تلخ، گل های زرد رنگ و دانه های قهوه ای رنگ مثلثی که برگ و دانۀ آن در پزشکی به کار می رود، سذاب، پیغن، پیگن
استوار، بزرگ نژاد بلند پایه: مرد، سنگ آب بهر سنگ آب بر، غوزه سیم از زیور ها
خرمن چاش (غله)
ششم، ششمین