جدول جو
جدول جو

معنی سجال - جستجوی لغت در جدول جو

سجال
بهره، نصیب، دلوهای پرآب، کنایه از منابع سرشار
تصویری از سجال
تصویر سجال
فرهنگ فارسی عمید
سجال
(سِ)
نصیب و بهره. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : الحرب بینهم سجال، یعنی یک نوبت به سود آنان بود و نوبتی به زیان ایشان و به سود دشمنان آنها، و این عبارت مثلی است. (از اقرب الموارد) ، جمع واژۀ سجل، دلو بزرگ. (منتهی الارب). رجوع به سجل شود، له برفائض السجال (اقرب الموارد) ، ای احسان واسع: لاسیّما حال آن بیچاره که جناح اشبال بر احوال من پوشانیده بود و مرا بسجال افضال سیراب گردانیده. (المضاف الی بدایع الازمان). و بر ارکان و اعیان حضرت بر مثال سحاب، سجال اموال ریزان. (جهانگشای جوینی). و لشکرها شریف و وضیع از سجال بر و مکرمت او که... (جهانگشای جوینی)
لغت نامه دهخدا
سجال
نصیب و بهره
تصویری از سجال
تصویر سجال
فرهنگ لغت هوشیار
سجال
((س))
جمع سجل، دلو بزرگ
تصویری از سجال
تصویر سجال
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سجاد
تصویر سجاد
(پسرانه)
بسیار سجد کننده، لقب امام چهارم شیعیان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از رجال
تصویر رجال
رجل ها، مردها، جمع واژۀ رجل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سجیل
تصویر سجیل
پارۀ گل خشکیده که مانند سنگ باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سجام
تصویر سجام
سرمای سخت، سجد، سجن، شجد، شجام
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سیال
تصویر سیال
بسیار روان، آب روان، جاری
فرهنگ فارسی عمید
(زَ / زِ شِ)
دلو دادن. دادن یک دلو و دو دلو. (منتهی الارب). دادن یک دول و یا دو دول: اسجله، داد او را یک دلو و دو دلو. (منتهی الارب).
لغت نامه دهخدا
تصویری از سلال
تصویر سلال
سل: بیماری باریک تاراجگر، سبد گر بیماری سل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سجاح
تصویر سجاح
هوا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سجاج
تصویر سجاج
شیر آبکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سعال
تصویر سعال
خفیدن، سرفه کردن شادمان گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سفال
تصویر سفال
پست شدن معروفست که ریزه کوزه سبوی شکسته باشد، گل رس پخته
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سگال
تصویر سگال
اندیشه و فکر، خیال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سکال
تصویر سکال
اندیشه فکر، در ترکیب به معنی سگالنده آید: بد سگال چاره سگال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سقال
تصویر سقال
ترکی ریش زداینده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سجاف
تصویر سجاف
پرده و حجاب، پوشش، لحاف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سیال
تصویر سیال
آب روان و جاری
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سجاد
تصویر سجاد
بسیار سجده کننده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سجام
تصویر سجام
روان شدن اشک
فرهنگ لغت هوشیار
جمع سجل، دول بزرگ (دول دلو) آبدان های بزرگ چشم پر اشک، بز پر شیر، چشمه پر آب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سخال
تصویر سخال
فرومایگان، مردان فرومایه
فرهنگ لغت هوشیار
مردی کذاب که در آخر الزمان ظهور کند و مردم را بفریبد و کنیت او ابو یوسف است، راس الکفر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حجال
تصویر حجال
جمع حجله بریق، درخشندگی بریق، درخشندگی
فرهنگ لغت هوشیار
لاتینی تازی گشته پرمگ گونه ای کویک یامگ (نخل)، جمع سبله، خوشه ها بروت ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زجال
تصویر زجال
کبوتر باز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از رجال
تصویر رجال
جمع رجل، مردان، مردان بزرگ
فرهنگ لغت هوشیار
جمع اجل، پروا ها پروا برابر است با مجال و مهلت تازی، جمع اجل. مهلتها وقتها و مدتهای معین، مرگها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سجیل
تصویر سجیل
بهره نصیب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سوال
تصویر سوال
پرسش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سؤال
تصویر سؤال
پرسش
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سیال
تصویر سیال
آبگون
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از آجال
تصویر آجال
پرواها
فرهنگ واژه فارسی سره