معنی آجال - فرهنگ واژه فارسی سره
واژههای مرتبط با آجال
آجال
- آجال
- جمع اجل، پروا ها پروا برابر است با مجال و مهلت تازی، جمع اجل. مهلتها وقتها و مدتهای معین، مرگها
فرهنگ لغت هوشیار
آجال
- آجال
- اَجَل ها، مرگ ها، نهایتهای مدت چیزی، مهلت ها، جمعِ واژۀ اَجَل
فرهنگ فارسی عمید
آجال
- آجال
- جَمعِ واژۀ اَجَل، به معنی وقت و مدت معین و محدود و مرگ: تعاقب هر دو (شب و روز بر... تقریب آجال مصروف است، جَمعِ واژۀ اِجْل، به معنی گلۀ گاو وحشی
لغت نامه دهخدا