ستایش، مدح، ثنا، پسوند متصل به واژه به معنای ستاینده مثلاً خودستا، برای مثال ستایشت به حقیقت ستایش خویش است / که آفتاب ستا چشم خویش را بستود (مولوی۲ - ۳۲۵) نوعی ساز شبیه سه تار، برای مثال ستای باربد دستان همی زد / به هشیاری ره مستان همی زد (نظامی۲ - ۲۸۷)، از الحان قدیم ایرانی سه لا، نوعی خیمه سه عدد، ثلاثه، ثلاثۀ غساله
ستایش، مدح، ثنا، پسوند متصل به واژه به معنای ستاینده مثلاً خودستا، برای مِثال ستایشت به حقیقت ستایش خویش است / که آفتاب ستا چشم خویش را بستود (مولوی۲ - ۳۲۵) نوعی ساز شبیه سه تار، برای مِثال ستای باربد دستان همی زد / به هشیاری ره مستان همی زد (نظامی۲ - ۲۸۷)، از الحان قدیم ایرانی سه لا، نوعی خیمه سه عدد، ثلاثه، ثلاثۀ غساله
مرد کلان سرین و زن کلان سرین، و میم زائد است. (منتهی الارب). الاسته أی الکبیر العجز (میمه زائده). (متن اللغه) ، آنکه سرین کلان خواهد و سرین کلان را دوست دارد، و میم زائد است. (منتهی الارب)
مرد کلان سرین و زن کلان سرین، و میم زائد است. (منتهی الارب). الاسته أی الکبیر العجز (میمه زائده). (متن اللغه) ، آنکه سرین کلان خواهد و سرین کلان را دوست دارد، و میم زائد است. (منتهی الارب)
دهی است جزء بخش نمین شهرستان اردبیل، دارای 101 تن سکنه، آب آن از چشمه، محصول آنجا غلات، حبوبات، شغل اهالی زراعت و گله داری است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
دهی است جزء بخش نمین شهرستان اردبیل، دارای 101 تن سکنه، آب آن از چشمه، محصول آنجا غلات، حبوبات، شغل اهالی زراعت و گله داری است، (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 4)
مخفف ستاره باشد که بعربی کوکب گویند. (آنندراج). مؤلف جهانگیری لفظ مذکور را مخفف ستاره هم ضبط کرده و این شعر ابوالفرج رونی را هم شاهد آورده: گشاده چشم بدیدار او زمین و زمان نهاده گوش بگفتار او سپهر و ستاه. لیکن در نسخۀ چ تهران دیوان ابوالفرج بجای ستاه ’سپاه’ نوشته و در تصحیح بجای سپهر و ستاه ’سپید و سیاه’ را صحیح دانسته، پس ستاه مخفف ستاره لفظی نیست. (فرهنگ نظام از حاشیۀ برهان قاطع چ معین) ، نقره، سیم قلب و ناسره، نام پرده ای از موسیقی. (برهان) (آنندراج) ، سه تار. (شرفنامه) ، سه عدد. (شرفنامه)
مخفف ستاره باشد که بعربی کوکب گویند. (آنندراج). مؤلف جهانگیری لفظ مذکور را مخفف ستاره هم ضبط کرده و این شعر ابوالفرج رونی را هم شاهد آورده: گشاده چشم بدیدار او زمین و زمان نهاده گوش بگفتار او سپهر و ستاه. لیکن در نسخۀ چ تهران دیوان ابوالفرج بجای ستاه ’سپاه’ نوشته و در تصحیح بجای سپهر و ستاه ’سپید و سیاه’ را صحیح دانسته، پس ستاه مخفف ستاره لفظی نیست. (فرهنگ نظام از حاشیۀ برهان قاطع چ معین) ، نقره، سیم قلب و ناسره، نام پرده ای از موسیقی. (برهان) (آنندراج) ، سه تار. (شرفنامه) ، سه عدد. (شرفنامه)