جدول جو
جدول جو

معنی ستا

ستا
ستایش، مدح، ثنا، پسوند متصل به واژه به معنای ستاینده مثلاً خودستا، برای مثال ستایشت به حقیقت ستایش خویش است / که آفتاب ستا چشم خویش را بستود (مولوی۲ - ۳۲۵)
نوعی ساز شبیه سه تار، برای مثال ستای باربد دستان همی زد / به هشیاری ره مستان همی زد (نظامی۲ - ۲۸۷)، از الحان قدیم ایرانی
سه لا، نوعی خیمه
سه عدد، ثلاثه، ثلاثۀ غساله
تصویری از ستا
تصویر ستا
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ستا

ستا

ستا
اَوِستا، کتاب مقدس زرتشتیان که امروزه یک پنجم از اصل آن باقی مانده است، اَبِستا، اَستا، اَست، وَستا
ستا
فرهنگ فارسی عمید

ستا

ستا
بمعنی استا است که تفسیر زند و پازند باشد و آن کتاب مغان است در احکام آتش پرستی از تصنیفات زردشت. (برهان) :
بزند و ستا اندرون زردهشت
که بنمود هرگونه نرم و درشت.
فردوسی.
رجوع به اوستا و رجوع به مزدیسنا و... معین ص 117 شود
لغت نامه دهخدا