- سبکباری
- پرنده تیز رو سبک پر، فارغ آسوده فارغ البال
معنی سبکباری - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حالت و کیفیت سبکسار
سبک بار بودن، کنایه از آسودگی، کنایه از آزادگی، برای مثال چون گران باران به سختی می روند / هم سبک باری و چستی خوش تر است (سعدی۲ - ۳۴۳)
Lightheartedness
легкость
Leichtigkeit
легкість
lekkość
leveza
leggerezza
ligereza
légèreté
luchtigheid
हल्कापन
keringanan
لطفٌ ورحابةٌ
קלילות
hafiflik
wepesi wa moyo
ความเบาสบาย
হালকা মনোভাব
خوش مزاجی
سبک وزن، فارغ بال، خوشحال
سبک وزن، مجازاً، فارغ، آسوده، سبکسر
اشک ریختن گریستن
کم عقل، بی خرد، نادان، احمق
آسوده، راحت
عزاداری ماتم داری تعزیه
رجم و سنگ انداز
خودرایی، بی خردی، فرومایگی
سبک سری، خودرایی، شتاب زدگی
مقابل گران بار، کسی که بار سبک بر دوش داشته باشد، حیوان بارکش که بارش سبک باشد، کنایه از شخص فارغ و آسوده و بی خیال و مجرد، برای مثال در شاهراه جاه و بزرگی خطر بسی ست / آن به کزاین گریوه سبک بار بگذری (حافظ - ۹۰۰) ، از زبان سوسن آزاده ام آمد به گوش / کاندراین دیر کهن کار سبک باران خوش است (حافظ - ۱۰۴)