ساج، درختی شبیه درخت چنار با برگ های پهن و نوک تیز و گل های کوچک و میوه ای شبیه پسته که چوب آن زیبا بسیار سخت محکم و بادوام است و برای ساختن بعضی از اشیای چوبی به کار می رود
ساج، درختی شبیه درخت چنار با برگ های پهن و نوک تیز و گل های کوچک و میوه ای شبیه پسته که چوب آن زیبا بسیار سخت محکم و بادوام است و برای ساختن بعضی از اشیای چوبی به کار می رود
ساج معرب آن است، (انجمن آرا) (آنندراج)، و آن درختی است بزرگ با چوب سیاه و محکم و سنگین و خوشبو و گرانبها، شبیه آبنوس و آن را در بناها و ساختن کشتی و اثاث خانه و تعبیۀ داروها بکار میبردند، رجوع به ساج شود
ساج معرب آن است، (انجمن آرا) (آنندراج)، و آن درختی است بزرگ با چوب سیاه و محکم و سنگین و خوشبو و گرانبها، شبیه آبنوس و آن را در بناها و ساختن کشتی و اثاث خانه و تعبیۀ داروها بکار میبردند، رجوع به ساج شود
درختی است زیبا از تیره شاه پسند دارای برگهایی پهن کامل متقابل که در سطح تحتانی رگبرگهایش کاملا برجسته و نمایانند. گلهایش منظم و دارای آرایش گرزن و خوراکی است. چوب این درخت بسیار مرغوب و مقاوم است و در ساختمان کشتیها بکار میرود دلب هندی
درختی است زیبا از تیره شاه پسند دارای برگهایی پهن کامل متقابل که در سطح تحتانی رگبرگهایش کاملا برجسته و نمایانند. گلهایش منظم و دارای آرایش گرزن و خوراکی است. چوب این درخت بسیار مرغوب و مقاوم است و در ساختمان کشتیها بکار میرود دلب هندی
شبیه، نظیر، مانند، پسوند متصل به واژه به معنای گونه مثلاً بادسار، خاک سار، خجل سار، خوارسار، دشت سار، دیوانه سار، دیوسار، زیرک سار، مارسار برای مثال گناه آید از بندۀ خاک سار / به امید عفو خداوندگار (سعدی۱ - ۱۹۶) پسوند متصل به واژه به معنای جای بسیاری و فراوانی چیزی مثلاً چشمه سار، شاخسار، کوهسار، نمک سار پسوند متصل به واژه به معنای سر مثلاً آسیمه سار، خیره سار، سبک سار، گاوسار، نگون سار جا، مکان، پسوند متصل به واژه به معنای محل مثلاً خشک سار، گرم سار پرنده ای کوچک و سیاه رنگ و حلال گوشت و بزرگ تر از گنجشک، شارک، شارو، شار، ساروک، سارک، سارج، ساری، ساسر رنج، آزار، محنت، درد، غصه، رنجور مخفّف واژه ساره، پرده
شبیه، نظیر، مانند، پسوند متصل به واژه به معنای گونه مثلاً بادسار، خاک سار، خجل سار، خوارسار، دشت سار، دیوانه سار، دیوسار، زیرک سار، مارسار برای مِثال گناه آید از بندۀ خاک سار / به امید عفو خداوندگار (سعدی۱ - ۱۹۶) پسوند متصل به واژه به معنای جای بسیاری و فراوانی چیزی مثلاً چشمه سار، شاخسار، کوهسار، نمک سار پسوند متصل به واژه به معنای سر مثلاً آسیمه سار، خیره سار، سبک سار، گاوسار، نگون سار جا، مکان، پسوند متصل به واژه به معنای محل مثلاً خشک سار، گرم سار پرنده ای کوچک و سیاه رنگ و حلال گوشت و بزرگ تر از گنجشک، شارَک، شارو، شار، ساروک، سارَک، سارَج، ساری، ساسَر رنج، آزار، محنت، درد، غصه، رنجور مخفّفِ واژه ساره، پرده
قسمی درخت از تیره نخلها که ساقۀ آن اندوختۀ بسیار از مواد نشاسته ای دارد، این درخت در پانزده سالگی فقط یک بار گل میدهد و خشک میشود ولی اگر قبل از گل دادن آن را قطع کنند میتوان از هر درخت از 300 تا 400 کیلوگرم نشاسته بدست آورد، (گیاه شناسی گل گلاب ص 292)، نوعی نشاسته که از بعضی درختان تیره نخیلات گیرند، سابودانه، (ناظم الاطباء)
قسمی درخت از تیره نخلها که ساقۀ آن اندوختۀ بسیار از مواد نشاسته ای دارد، این درخت در پانزده سالگی فقط یک بار گل میدهد و خشک میشود ولی اگر قبل از گل دادن آن را قطع کنند میتوان از هر درخت از 300 تا 400 کیلوگرم نشاسته بدست آورد، (گیاه شناسی گل گلاب ص 292)، نوعی نشاسته که از بعضی درختان تیره نخیلات گیرند، سابودانه، (ناظم الاطباء)
حرکت یک دوره آفتاب از نقطه برج حمل تا نقطه آخر برج حوت و آنرا بعربی سنه گویند، مدت حرکات زمین بدور خورشید که دوازده ماه یا 563 روز و 5 ساعت و 84 دقیقه و 54 ثانیه است و آنرا سال خورشیدی یا سال شمسی گویند
حرکت یک دوره آفتاب از نقطه برج حمل تا نقطه آخر برج حوت و آنرا بعربی سنه گویند، مدت حرکات زمین بدور خورشید که دوازده ماه یا 563 روز و 5 ساعت و 84 دقیقه و 54 ثانیه است و آنرا سال خورشیدی یا سال شمسی گویند
ملحی است معدنی و بلوری شکل و ترکیب آن عبارت است از سولفات مضاعف آلومینیوم با یکی از فلزات قلیایی است. این فلزات همه متحدالشکل و به صورت سیستمهای منظم با 24 ملکول آب متلور میشوند. مزه آنها شیرین و قابض است و معمولا در آب حل میگردند جمع زاجات. یا زاج آهن زاج سبز. یا زاج ابیض زاج سفید. یا زاج احمر قسمتی از زاج سفید مایل به سرخی است وجوف آن سیاه و با تجاویف و ثقبه ها و غلیظ تر از دیگر اقسام و در جمیع افعال مانند آنهاست. یا زاج اخضر زاج سبز. یا زاج اسود زاج کفشگران. یا زاج اساکفه زاج کفشگران. یا زاج اصفر زاج زرد. یا زاج بلور زاج سفید شب یمانی. یا زاج پتاسیم (پطاسیم) زاج معمولی. یا زاج زرد بهترین قسم زاج است و افضل آن برنگ طلایی و درخشنده است و سوخته آن لطیفتراست زاج اصفر. یا زاج سبز سولفات دوفر زاج آهن. یا زاج سفید زاج معمولی سولفات مضاعف پتاس و آلمین. یا زاج سیاه زاج کفشگران. یا زاج کبود کات کبود سولفات مس. یا زاج کفشگران قسمی از زاج سفید است که چون آب بدان رسد سیاه گردد طبیعت آن مانند اقسام دیگر و قابضتر از آنهاست زاج اساکفه مالیطرنا ملیطرنا. یا زاج معمولی مرکب از یک ملوکول سولفات آلومینیوم و یک ملکول سولفات پتاسیم و 24 ملکول آب و آن جسمی است سفید رنگ در آب سرد کم محلول ولی در آب گرم محلول است دارای طعمی قابض است و در 100 درجه حرارت آب خود را از دست میدهد و در حرارت بیشتر به شکلی مخصوص شبیه به قارچ در می آید
ملحی است معدنی و بلوری شکل و ترکیب آن عبارت است از سولفات مضاعف آلومینیوم با یکی از فلزات قلیایی است. این فلزات همه متحدالشکل و به صورت سیستمهای منظم با 24 ملکول آب متلور میشوند. مزه آنها شیرین و قابض است و معمولا در آب حل میگردند جمع زاجات. یا زاج آهن زاج سبز. یا زاج ابیض زاج سفید. یا زاج احمر قسمتی از زاج سفید مایل به سرخی است وجوف آن سیاه و با تجاویف و ثقبه ها و غلیظ تر از دیگر اقسام و در جمیع افعال مانند آنهاست. یا زاج اخضر زاج سبز. یا زاج اسود زاج کفشگران. یا زاج اساکفه زاج کفشگران. یا زاج اصفر زاج زرد. یا زاج بلور زاج سفید شب یمانی. یا زاج پتاسیم (پطاسیم) زاج معمولی. یا زاج زرد بهترین قسم زاج است و افضل آن برنگ طلایی و درخشنده است و سوخته آن لطیفتراست زاج اصفر. یا زاج سبز سولفات دوفر زاج آهن. یا زاج سفید زاج معمولی سولفات مضاعف پتاس و آلمین. یا زاج سیاه زاج کفشگران. یا زاج کبود کات کبود سولفات مس. یا زاج کفشگران قسمی از زاج سفید است که چون آب بدان رسد سیاه گردد طبیعت آن مانند اقسام دیگر و قابضتر از آنهاست زاج اساکفه مالیطرنا ملیطرنا. یا زاج معمولی مرکب از یک ملوکول سولفات آلومینیوم و یک ملکول سولفات پتاسیم و 24 ملکول آب و آن جسمی است سفید رنگ در آب سرد کم محلول ولی در آب گرم محلول است دارای طعمی قابض است و در 100 درجه حرارت آب خود را از دست میدهد و در حرارت بیشتر به شکلی مخصوص شبیه به قارچ در می آید