حاکم نشین ایالت اواز که در کنار نونت قرار گرفته است، 8000 تن سکنه دارد، ارتفاع آن از سطح دریا 6800 گز است، دارای کلیسیای زیبایی از آثار قرن دوازده و سیزده میلادی است که انتهای آن بشکل مخروطی بنا شده و مشهور است، شارل هشتم بکمک ماکسیمیلین اطریشی در 1943م، آن را بپایان رسانده است
حاکم نشین ایالت اواز که در کنار نونت قرار گرفته است، 8000 تن سکنه دارد، ارتفاع آن از سطح دریا 6800 گز است، دارای کلیسیای زیبایی از آثار قرن دوازده و سیزده میلادی است که انتهای آن بشکل مخروطی بنا شده و مشهور است، شارل هشتم بکمک ماکسیمیلین اطریشی در 1943م، آن را بپایان رسانده است
بیماری واگیردار، موروثی و مقاربتی که به وسیلۀ زخم های روی آلت تناسلی مشخص می شود و دردهای مفصلی، اختلال های عصبی و ریوی، فلج، کری و کوری از عوارض آن می باشد، سیفیلیس، کوفت
بیماری واگیردار، موروثی و مقاربتی که به وسیلۀ زخم های روی آلت تناسلی مشخص می شود و دردهای مفصلی، اختلال های عصبی و ریوی، فلج، کری و کوری از عوارض آن می باشد، سیفیلیس، کوفت
اسم یونانی حجرالقمر است. (تحفۀ حکیم مؤمن). افروسلونن. بصاق القمر. زبدالبحر. حجرالقمر. این کلمه در ذیل حجرالقمر بشکل سالنتیوس سالینطس آمده. رجوع به حجر القمر شود
اسم یونانی حجرالقمر است. (تحفۀ حکیم مؤمن). افروسلونن. بصاق القمر. زبدالبحر. حجرالقمر. این کلمه در ذیل حجرالقمر بشکل سالنتیوس سالینطس آمده. رجوع به حجر القمر شود
سفلیس، سیفیلیس، مرض عفونی وساری که به ارث بطور مادرزادی به افراد منتقل میشود، عامل این ناخوشی باسیلی است مارپیچی بنام ترپونم پال این مرض بطور غیرمستقیم از افراد مبتلی به افراد سالم قابل سرایت است، کوفت، (فرهنگ فارسی معین)
سفلیس، سیفیلیس، مرض عفونی وساری که به ارث بطور مادرزادی به افراد منتقل میشود، عامل این ناخوشی باسیلی است مارپیچی بنام ترپونم پال این مرض بطور غیرمستقیم از افراد مبتلی به افراد سالم قابل سرایت است، کوفت، (فرهنگ فارسی معین)
یکی از مشاهیر حکمای ریاضی است. مولد وی سال 1591 میلادی در شهر لیده از هلند و وفات بسال 1626. گویند قانون انکسار نوررا او کشف کرده و اشتباهاً به دکارت منسوب شده و نیز همین حکیم است که خطی از خطوط نصف النهار را اندازه گرفته جسامت حقیقی کرۀ ارض را معلوم کرد و چندین اثر دائر بعلوم ریاضی در زبان لاتن تألیف کرده است، برگردیدن رنگ از فرط حب یا از خرف یا از بیماری، شیر مکیدن بزغاله مادر را، آزمند گردیدن. نیک آزمند شدن چنانکه نفس او از هیچ چیزبازنمی ماند: اسهب الرجل، بسیارعطا شدن مرد، بسیار کردن سخن را. (منتهی الارب). بسیار گفتن. (زوزنی) (غیاث). بسیارگوئی. اطناب. درحکایت بسیار فراخ شدن: امروز که زمانه درمشایعت و فلک در متابعت رای و رایت خداوند عالم سلطان اعظم... آمده است... آن ظاهرتر که بندگان را در آن به اطنابی و اسهابی حاجت افتد. (کلیله و دمنه). دراطناب ذکر مصیبت این شهاب مضی و اسهاب شرح رزیت این نقاب المعی عمر به سر آوردی. (ترجمه تاریخ یمینی ص 460). از اسهاب و اطناب در این باب مانع آمد. (جهانگشای جوینی) ، مؤلف کشاف اصطلاحات الفنون گوید: نزد اهل معانی اعم از اطناب است. و اسهاب عبارتست از اینکه برای فایده ای یا بدون فایده ای سخن رابه درازا کشانند. و برخی اسهاب و اطناب را مترادف یکدیگر دانسته اند و معنی اسهاب در ضمن بیان معنی لفظ اطناب ذکر خواهد شد ان شأالله تعالی، مبالغه کردن، فراخ گام رفتن و سبقت کردن: اسهب الفرس، در بیابان رفتن. (منتهی الارب). در بیابان فراخ شدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) ، چاه کندن و به آب دست نیافتن، چاه کندن پس بر ریگ یا ریح (باد) رسیدن: اسهبوا، ای حفر وا فهجموا علی الرمل (منتهی الارب) او الریح. (اقرب الموارد) ، چاه کندن پس نارسیدن خیر را. (منتهی الارب) : اسهبوا، ای حفروا فلم یصیبوا خیراً. (اقرب الموارد) ، بسیار عطا کردن، گذاشتن ستور را. (منتهی الارب)
یکی از مشاهیر حکمای ریاضی است. مولد وی سال 1591 میلادی در شهر لیده از هلند و وفات بسال 1626. گویند قانون انکسار نوررا او کشف کرده و اشتباهاً به دکارت منسوب شده و نیز همین حکیم است که خطی از خطوط نصف النهار را اندازه گرفته جسامت حقیقی کرۀ ارض را معلوم کرد و چندین اثر دائر بعلوم ریاضی در زبان لاتن تألیف کرده است، برگردیدن رنگ از فرط حب یا از خرف یا از بیماری، شیر مکیدن بزغاله مادر را، آزمند گردیدن. نیک آزمند شدن چنانکه نفس او از هیچ چیزبازنمی ماند: اسهب الرجل، بسیارعطا شدن مرد، بسیار کردن سخن را. (منتهی الارب). بسیار گفتن. (زوزنی) (غیاث). بسیارگوئی. اطناب. درحکایت بسیار فراخ شدن: امروز که زمانه درمشایعت و فلک در متابعت رای و رایت خداوند عالم سلطان اعظم... آمده است... آن ظاهرتر که بندگان را در آن به اطنابی و اسهابی حاجت افتد. (کلیله و دمنه). دراطناب ذکر مصیبت این شهاب مضی و اسهاب شرح رزیت این نقاب المعی عمر به سر آوردی. (ترجمه تاریخ یمینی ص 460). از اسهاب و اطناب در این باب مانع آمد. (جهانگشای جوینی) ، مؤلف کشاف اصطلاحات الفنون گوید: نزد اهل معانی اعم از اطناب است. و اسهاب عبارتست از اینکه برای فایده ای یا بدون فایده ای سخن رابه درازا کشانند. و برخی اسهاب و اطناب را مترادف یکدیگر دانسته اند و معنی اسهاب در ضمن بیان معنی لفظ اطناب ذکر خواهد شد ان شأالله تعالی، مبالغه کردن، فراخ گام رفتن و سبقت کردن: اسهب الفرس، در بیابان رفتن. (منتهی الارب). در بیابان فراخ شدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) ، چاه کندن و به آب دست نیافتن، چاه کندن پس بر ریگ یا ریح (باد) رسیدن: اسهبوا، ای حفر وا فهجموا علی الرمل (منتهی الارب) او الریح. (اقرب الموارد) ، چاه کندن پس نارسیدن خیر را. (منتهی الارب) : اسهبوا، ای حفروا فلم یصیبوا خیراً. (اقرب الموارد) ، بسیار عطا کردن، گذاشتن ستور را. (منتهی الارب)
گیاهی است و آن بر دو قسم است، قسمی از آن دارای برگهای شبیه ببرگ عدس و شاخه هایی راست بطول یک وجب و ریشه کوچک و نازک است و از زمینهای شوره ناک میروید قسمی دیگر از آن دارای شاخ و برگ شبیه بشاخ و برگ گیاه موسوم به کمافیطوس و ریشه آن شبیه بریشه بقلۀ دشتی است. (از ابن بیطار) (از لکلرک). زهره. آبنوس کیانی. (واژه نامۀ گیاهی) ، گلابی. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به اجاص شود
گیاهی است و آن بر دو قسم است، قسمی از آن دارای برگهای شبیه ببرگ عدس و شاخه هایی راست بطول یک وجب و ریشه کوچک و نازک است و از زمینهای شوره ناک میروید قسمی دیگر از آن دارای شاخ و برگ شبیه بشاخ و برگ گیاه موسوم به کمافیطوس و ریشه آن شبیه بریشه بقلۀ دشتی است. (از ابن بیطار) (از لکلرک). زهره. آبنوس کیانی. (واژه نامۀ گیاهی) ، گلابی. (فرهنگ فارسی معین). رجوع به اجاص شود
مادمازل استفانی فلیسیته، نام معلمۀ اطفال دوک دأرلئان و فیلیپ اگالیته مؤلف تألیفات مشهور راجع به تعلیم و تربیت، مولد در حوالی اتن (1746 -1830 میلادی)
مادمازل استفانی فلیسیته، نام معلمۀ اطفال دوک دأرلئان و فیلیپ اِگالیته مؤلف تألیفات مشهور راجع به تعلیم و تربیت، مولد در حوالی اتن (1746 -1830 میلادی)
صحیح لگاریتم را مفسرو جزو اعشاری آنرا مانتیس گویند. توضیح باتوجه بمعنی لگاریتم و صفر مفسر و مانتیس همواره مفسر اعداد از یک تا نه صفرو مانتیس کلیه قوای صحیح ده نیز صفر می باشد
صحیح لگاریتم را مفسرو جزو اعشاری آنرا مانتیس گویند. توضیح باتوجه بمعنی لگاریتم و صفر مفسر و مانتیس همواره مفسر اعداد از یک تا نه صفرو مانتیس کلیه قوای صحیح ده نیز صفر می باشد