یکی از مشاهیر حکمای ریاضی است. مولد وی سال 1591 میلادی در شهر لیده از هلند و وفات بسال 1626. گویند قانون انکسار نوررا او کشف کرده و اشتباهاً به دکارت منسوب شده و نیز همین حکیم است که خطی از خطوط نصف النهار را اندازه گرفته جسامت حقیقی کرۀ ارض را معلوم کرد و چندین اثر دائر بعلوم ریاضی در زبان لاتن تألیف کرده است، برگردیدن رنگ از فرط حب یا از خرف یا از بیماری، شیر مکیدن بزغاله مادر را، آزمند گردیدن. نیک آزمند شدن چنانکه نفس او از هیچ چیزبازنمی ماند: اسهب الرجل، بسیارعطا شدن مرد، بسیار کردن سخن را. (منتهی الارب). بسیار گفتن. (زوزنی) (غیاث). بسیارگوئی. اطناب. درحکایت بسیار فراخ شدن: امروز که زمانه درمشایعت و فلک در متابعت رای و رایت خداوند عالم سلطان اعظم... آمده است... آن ظاهرتر که بندگان را در آن به اطنابی و اسهابی حاجت افتد. (کلیله و دمنه). دراطناب ذکر مصیبت این شهاب مضی و اسهاب شرح رزیت این نقاب المعی عمر به سر آوردی. (ترجمه تاریخ یمینی ص 460). از اسهاب و اطناب در این باب مانع آمد. (جهانگشای جوینی) ، مؤلف کشاف اصطلاحات الفنون گوید: نزد اهل معانی اعم از اطناب است. و اسهاب عبارتست از اینکه برای فایده ای یا بدون فایده ای سخن رابه درازا کشانند. و برخی اسهاب و اطناب را مترادف یکدیگر دانسته اند و معنی اسهاب در ضمن بیان معنی لفظ اطناب ذکر خواهد شد ان شأالله تعالی، مبالغه کردن، فراخ گام رفتن و سبقت کردن: اسهب الفرس، در بیابان رفتن. (منتهی الارب). در بیابان فراخ شدن. (تاج المصادر بیهقی) (زوزنی) ، چاه کندن و به آب دست نیافتن، چاه کندن پس بر ریگ یا ریح (باد) رسیدن: اسهبوا، ای حفر وا فهجموا علی الرمل (منتهی الارب) او الریح. (اقرب الموارد) ، چاه کندن پس نارسیدن خیر را. (منتهی الارب) : اسهبوا، ای حفروا فلم یصیبوا خیراً. (اقرب الموارد) ، بسیار عطا کردن، گذاشتن ستور را. (منتهی الارب)