جدول جو
جدول جو

معنی سام - جستجوی لغت در جدول جو

سام
(دخترانه و پسرانه)
داستان خوشایند، حدیث خوش، سوگند، پیمان، سیه چرده، جد رستم در شاهنامه
تصویری از سام
تصویر سام
فرهنگ نامهای ایرانی
سام
ورم، آماس و نیز بمعنی آتش و پدر زال هم بدین اسم معروف بوده است
تصویری از سام
تصویر سام
فرهنگ لغت هوشیار
سام
دارای سم، زهردار، زهرناک
سام ابرص: در علم زیست شناسی جانوری شبیه چلپاسه، ماترنگ، ماتورنگ
تصویری از سام
تصویر سام
فرهنگ فارسی عمید
سام
بیماری، ورم
تصویری از سام
تصویر سام
فرهنگ فارسی معین
سام
سبیکه زر و سیم
تصویری از سام
تصویر سام
فرهنگ فارسی معین
سام
خیزران (واحد آن سامه)
تصویری از سام
تصویر سام
فرهنگ فارسی معین
سام
((مّ))
زهردار، ذوسم، سام ابرص
تصویری از سام
تصویر سام
فرهنگ فارسی معین
سام
ورم، آماس، مرض
تصویری از سام
تصویر سام
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سامی
تصویر سامی
(پسرانه)
بالا مقام، عالی، بلندمرتبه
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سامه
تصویر سامه
(دخترانه)
سوگند، پیمان
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سامر
تصویر سامر
(پسرانه)
قصه گو، افسانه سرا
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از سامه
تصویر سامه
شرط
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از سامی
تصویر سامی
بلند، عالی پسر نوح و پدر اقوام سامی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سامه
تصویر سامه
عهد و پیمان و سوگند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سامن
تصویر سامن
فربه، روغندار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سامل
تصویر سامل
سعی کننده در سلاح کار و سلاح معیشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سامک
تصویر سامک
بلند بلند از هر چیز مرتفع
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سامع
تصویر سامع
شنونده، شنوا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سامط
تصویر سامط
شیر ترش شیر ترشیده، آب جوشیده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سامر
تصویر سامر
افسانه گوینده، نقال
فرهنگ لغت هوشیار
ناآگاه، خودپسند، بر آمده پستان بر آمده و پر شیر، سراینده سرود گوی، بازی کننده، پیوسته رونده شتر و جز آن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سامح
تصویر سامح
بخشنده، سخی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سامت
تصویر سامت
بستوه آمدن، بیزار شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سامه
تصویر سامه
پیمان، عهد، سوگند، پناه، پناهگاه، برای مثال سامه کجا یافت ز دستان او / رستم دستان و نه دستان سام (ناصرخسرو - ۳۹۱)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سامر
تصویر سامر
افسانه گوینده، افسانه گو، قصه گو، مجلس افسانه گویان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سامع
تصویر سامع
شنونده، ویژگی آنکه صدایی یا سخنی را می شنود، گوش دهنده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سامی
تصویر سامی
یکی از شاخه های بزرگ نژاد سفید، شامل عرب، آشوری، اکدی (بابلی قدیم)، عبری، سریانی، آرامی و کنعانی قدیم، شاخه ای از خانوادۀ زبان های حامی - سامی
عالی، بلند، بلندپایه، بلند مرتبه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سامی
تصویر سامی
بلندمرتبه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سامه
تصویر سامه
((مَّ))
خاصه، خاص، مقابل عامه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سامه
تصویر سامه
((مِ))
پیمان، عهد، سوگند، قرض، دین، پناه، پناهگاه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سامک
تصویر سامک
((مِ))
مرتفع، سامکات (م) دو ستاره سماک رامح و سماک اعزل در صورت های فلکی عوّا و سنبله
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سامع
تصویر سامع
((مِ))
شنونده، جمع سمّاع، سمعه و سامعون
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سامر
تصویر سامر
((مِ))
قصه گو، افسانه گو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سامک
تصویر سامک
بلند از هر چیز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از حسام
تصویر حسام
(پسرانه)
شمشیر تیز و برنده
فرهنگ نامهای ایرانی