- سازوکار
- مکانیزم
معنی سازوکار - جستجوی لغت در جدول جو
- سازوکار ((زُ))
- مکانیسم، ترکیب و ساختمان چیزی، توصیف دقیق عملکرد یک دستگاه یا مراحل مختلف یک واکنش یا رخداد یک پدیده، ساز و کار (واژه فرهنگستان)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
سازش کننده
اهل سازش، سازنده، مساعد و موافق
هم آهنگ هم آواز
اهل سازش، موافق
درخور، شایسته، سزاوار، لایق، اندرخور، باب، خورند، خورا، شایان، ارزانی، صالح، مستحقّ، فرزام، فراخور، محقوق، شایگان، مناسب، بابت
درخور، شایسته، سزاوار، لایق، اندرخور، باب، خورند، خورا، شایان، ارزانی، صالح، مستحقّ، فرزام، فراخور، محقوق، شایگان، مناسب، بابت
آنابولیسم
مکانیسم
سازگاری الفت موافقت، موافقت با مزاج ملایمت طبع
همسازی هماهنگی
عمل و حالت سازشکار اهل سازش بودن
سازوار بودن، سازگاری
کسی که در کارها درنگ و تاخیر کند، تنبل، سست، بیکار، کاهل، هنجام، کسل، جایمند، تنند، اژکهان، اژکان، اژکهن، سپوزگار، برای مثال هر که باشد سپوزکار به دهر / نوش در کام او شود چون زهر (ابوشکور - شاعران بی دیوان - ۸۶)
آنکه با دیگری صلح و سازش کند، سازش کننده، سازگار
ریسمان باز، بند باز
فرانسوی گذرگشت اتومبیل بزرگ که برای حمل مسافران دسته جمعی بکار رود
دوشتوف از زینه ها
منطبق
مستحق، لایق
اجابت کننده، سازنده، موافق، سازش کننده
شایسته، قابل، خلیق، درخور
داد و ستد، معامله
نوعی سلاح موشک انداز ضد تانک، دارای لولۀ دراز و قابل حمل بر روی شانه
سازش کننده، موافق، هماهنگ، سازگر
اتومبیل بزرگ مخصوص مسافرت و جهانگردی، اتوبوس
هریک ازعمله کشتی ملاح ملوان
درخور جزا و پاداش، درخور، شایسته، لایق، اندرخور، شایگان، ارزانی، بابت، خورا، خورند، سازوار، شایان، صالح، فراخور، فرزام، محقوق، مستحقّ، مناسب، باب
Adaptive, Conformable, Congruous
адаптивный , соответствующий , согласный
adaptiv, anpassungsfähig, passend
адаптивний , відповідний